اللهم صل علی محمدوال محد,,,وعجل الفرجهم توسلات و کرامات ☀
اللهم صل علی محمدوال محد,,,وعجل الفرجهم #توسلات_و_کرامات ☀ ️
☀ ️ @nurvagoran 📔 🌸
☀ ️شفای مسموم در حال مرگ☀ ️
👦 جوانی می گوید:
به دلیل مسمومیّت، چند روزی در بیمارستان نمازی شیراز بی هوش بودم. پزشکان از مداوای من قطع امید کرده بودند. برادرم که در آن لحظات کنار تخت من بود، می گفت: دیدم که خط صافی روی صفحه ای که نوار قلب را نشان می داد، ظاهر شد.
او گریه می کند و خود را روی من می اندازد. دکترها او را از اتاق بیرون می برند و دستگاه ها را از بدن من جمع می کنند.😭
آنها می خواستند جنازه ام را تحویل دهند که ناگهان آثار حیات در من ظاهر می شود: قلبم شروع به کار می کند و فشار خون از 3 به 10 می رسد. پزشکان سریعاً مرا برای دیالیز و تصفیه خون به بیمارستان سعدی و صحرایی می برند. عقیده پزشکان بر این بود که اگر دیالیز هم می شدم، باز هم معلوم نبود که زنده بمانم، اما من زنده شدم.
😇 عمه ام که زن مؤمن و با تقوایی است و همیشه ائمه معصومین(علیهم السلام)را در خواب می بیند و 79 سال هم سن دارد، موقعی که حال من خیلی بد بود و خبر مردن مرا برایش برده بودند، همان شب در خواب امام زمان(علیه السلام)را می بیند که حضرت فرموده بودند: نترسید و ناراحت نباشید که ما شفای جوان شما را از خدا خواسته ایم. خدا جوان شما را شفا خواهد داد.✋
عمه ام از خواب بیدار می شود و بوی عطر آقا را استشمام می کند و به افراد فامیل خبر شفایِ مرا می دهد. ابتدا همه او را مسخره می کنند، ولی بالاخره معجزه به وقوع می پیوندد. من نیز بعد از این معجزه برای قدردانی به مسجد جمکران مشرف شدم».🌺 🍃
📚 منبع:
کتاب کرامات امام زمان (عج)،انتشارات مسجد مقدس جمکران
☀ ️ @nurvagoran 📔 🌸
☀ ️شفای مسموم در حال مرگ☀ ️
👦 جوانی می گوید:
به دلیل مسمومیّت، چند روزی در بیمارستان نمازی شیراز بی هوش بودم. پزشکان از مداوای من قطع امید کرده بودند. برادرم که در آن لحظات کنار تخت من بود، می گفت: دیدم که خط صافی روی صفحه ای که نوار قلب را نشان می داد، ظاهر شد.
او گریه می کند و خود را روی من می اندازد. دکترها او را از اتاق بیرون می برند و دستگاه ها را از بدن من جمع می کنند.😭
آنها می خواستند جنازه ام را تحویل دهند که ناگهان آثار حیات در من ظاهر می شود: قلبم شروع به کار می کند و فشار خون از 3 به 10 می رسد. پزشکان سریعاً مرا برای دیالیز و تصفیه خون به بیمارستان سعدی و صحرایی می برند. عقیده پزشکان بر این بود که اگر دیالیز هم می شدم، باز هم معلوم نبود که زنده بمانم، اما من زنده شدم.
😇 عمه ام که زن مؤمن و با تقوایی است و همیشه ائمه معصومین(علیهم السلام)را در خواب می بیند و 79 سال هم سن دارد، موقعی که حال من خیلی بد بود و خبر مردن مرا برایش برده بودند، همان شب در خواب امام زمان(علیه السلام)را می بیند که حضرت فرموده بودند: نترسید و ناراحت نباشید که ما شفای جوان شما را از خدا خواسته ایم. خدا جوان شما را شفا خواهد داد.✋
عمه ام از خواب بیدار می شود و بوی عطر آقا را استشمام می کند و به افراد فامیل خبر شفایِ مرا می دهد. ابتدا همه او را مسخره می کنند، ولی بالاخره معجزه به وقوع می پیوندد. من نیز بعد از این معجزه برای قدردانی به مسجد جمکران مشرف شدم».🌺 🍃
📚 منبع:
کتاب کرامات امام زمان (عج)،انتشارات مسجد مقدس جمکران
۵۹۰
۱۱ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.