این که خوبه بعدش داشتم تگارو راضی میکردم که خون دوست داره
این که خوبه بعدش داشتم تگارو راضی میکردم که خون دوست داره و خون بهش پیشکش میکردم تا خاستگاریمو قبول کنه و یک باکوگوی دیگه رو مجبور کنن گریه نکنه
۲.۷k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.