و خدا تکه ای خاک برداشت آسمان را در آن کاشت

و خدا تکه ای خاک برداشت ، آسمان را در آن کاشت

خاک را توی دست خود ورز داد ، روح خود را به او قرض داد

خاک توی دست خدا نور شد

پر گرفت از زمین دور شد ...

 

راستی

من همان خاک خوشبخت

من همان نور هستم

پس چرا گاهی اوقات

این همه از خدا دور هستم ؟
دیدگاه ها (۱)

دل مرنجان !که زِ هر دل به خدا راهی هست…هر که را هیچ به کف نی...

چیزی که به گل داده خدا زیبائیستوان نیز که داده سرور از رعنائ...

بیاموز رسم بلند آفتاب ،به هر جا که ویرانه دیدی بتاب#فردوسی

جاده دلگیرست وقتے عشق همراهت نباشد دوستان باشند, امــــــــا...

🍁🧡#پاییز‌بهاریست‌ک‌عاشق‌شده‌است🧡🍁#مناجات_مهدویآن قدر #حاضری ...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط