( آبنبات ترش )
( آبنبات ترش )
پارت ۲
در با شتاب باز شد و بعله خودش بود جناب پارک ی جورایی ترسیده بودم اما نمیخواستم جلوش کم بیارم اگه هم جواب میدادم حتما به مامان و بابا میگفت ( پارک جیمین برادر ناتنی ا/ت )
جیمین : اوهه ببین کی اینجاست
ا/ت : میبینی که کار داریم گورتو گم کن
جیمین : مثل همیشه سگی فکر کردی من با این کارات ازت میترسم خنگ
می جین : هوی برو بیرون ما بازی داریم
جیمین : اگه نرم چی
ا/ت: اگه نری همین توپو میزنم تو صورتت
جیمین: بزن ببینم جرعت داری
همین که اومد بزنم یادم افتاد امشب اون عوضی خونست بی خیال شدم و بهش اهمیت ندادم خواستم برم بیرون که اون رفیقای بزدلش گرفتنم
جیمین : فکر کردی میزارم به این راحتی گمشی
می جین : هی عوضی ولش کن
توپو پرت میکنه میخوره توی شونه جیمین
با ی اشاره پسرایی که دورش بودن سمت می جین رفتن و اونو گرفتن
جیمین : ی کاری کنم که پشیمون بشی از کارت
ی مشت توی شکم می جین زد که نزدیک بود بالا بیاره
ا/ت: دستت و روش بلند نکن اشغاله عوضی
ارنجشو زد داخل شکم اونایی که گرفته بودنش و سریع دوید سمت جیمین و ی لغت زد یه بازوش که پسرا می جین رو ول کردن اونم افتاد روی زمین و اومدن سمت ا/ت تا خواستن درگیر بشن مدیر با سرعت وارد سالن شد و شروع به داد زدن کرد
مدیر : دارین چه غلطی میکنید هاااا
هممونو داخل دفترش برد و بعد کلی گیر دادن ولمون کرد و رفتیم سمت اتاق پزشکی
ا/ت: ببخشید که بخاطر من آسیب دیدی من ....من متاسفم
می جین : مهم نیست دختر ما قول دادیم هر طور شده هوای همو داشته باشیم
ا/ت به بینیش چین کوچیکی داد و بلافاصله پرید بغل می جین بعد از همی استراحت از اتاق بیرون رفتیم که دیدم جیمین جلوی در ایستاده
جیمین : شاید من نتونستم ادمت کنم ولی اینو بدون که امشب قراره حسابی کتک بخوری خانم کیم
تا اومدم جوابشو بدم دمشو گذاشت رو کولشو رفت بعد از مدرسه با کلی ترس و لرز رفتم خونه وارد که شدم خونه به شدت سرد بود رفتم توی حال که ...........
پارت ۲
در با شتاب باز شد و بعله خودش بود جناب پارک ی جورایی ترسیده بودم اما نمیخواستم جلوش کم بیارم اگه هم جواب میدادم حتما به مامان و بابا میگفت ( پارک جیمین برادر ناتنی ا/ت )
جیمین : اوهه ببین کی اینجاست
ا/ت : میبینی که کار داریم گورتو گم کن
جیمین : مثل همیشه سگی فکر کردی من با این کارات ازت میترسم خنگ
می جین : هوی برو بیرون ما بازی داریم
جیمین : اگه نرم چی
ا/ت: اگه نری همین توپو میزنم تو صورتت
جیمین: بزن ببینم جرعت داری
همین که اومد بزنم یادم افتاد امشب اون عوضی خونست بی خیال شدم و بهش اهمیت ندادم خواستم برم بیرون که اون رفیقای بزدلش گرفتنم
جیمین : فکر کردی میزارم به این راحتی گمشی
می جین : هی عوضی ولش کن
توپو پرت میکنه میخوره توی شونه جیمین
با ی اشاره پسرایی که دورش بودن سمت می جین رفتن و اونو گرفتن
جیمین : ی کاری کنم که پشیمون بشی از کارت
ی مشت توی شکم می جین زد که نزدیک بود بالا بیاره
ا/ت: دستت و روش بلند نکن اشغاله عوضی
ارنجشو زد داخل شکم اونایی که گرفته بودنش و سریع دوید سمت جیمین و ی لغت زد یه بازوش که پسرا می جین رو ول کردن اونم افتاد روی زمین و اومدن سمت ا/ت تا خواستن درگیر بشن مدیر با سرعت وارد سالن شد و شروع به داد زدن کرد
مدیر : دارین چه غلطی میکنید هاااا
هممونو داخل دفترش برد و بعد کلی گیر دادن ولمون کرد و رفتیم سمت اتاق پزشکی
ا/ت: ببخشید که بخاطر من آسیب دیدی من ....من متاسفم
می جین : مهم نیست دختر ما قول دادیم هر طور شده هوای همو داشته باشیم
ا/ت به بینیش چین کوچیکی داد و بلافاصله پرید بغل می جین بعد از همی استراحت از اتاق بیرون رفتیم که دیدم جیمین جلوی در ایستاده
جیمین : شاید من نتونستم ادمت کنم ولی اینو بدون که امشب قراره حسابی کتک بخوری خانم کیم
تا اومدم جوابشو بدم دمشو گذاشت رو کولشو رفت بعد از مدرسه با کلی ترس و لرز رفتم خونه وارد که شدم خونه به شدت سرد بود رفتم توی حال که ...........
۴.۰k
۱۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.