پارت2کوکمین

بعد از تمرین تو موندی توی اتاق تمرین چون حدود 20 دقیقه بعد کاراموز های خودت میومدن و باید اماده میشدی برای اموزششون اما هه یونگ رفت چون کلاس کار اوز های اون بعد از تو بود.)))


مایکل(دوست دوران کودکی هه یونگ)&هه یونگ&کوک

(نشانه های صحبت کردن هرکدوم تو این بخش
+هه یونگ
_کوک
/مایکل)
هه یونگ رفت بیرون ک یهو مایکل با ی دسته گل جلوش سبز شد
+عا عا مایکل خودتی؟؟
/اره دختر خودمم پس کی باشه
+وااااایییی میدونی چقده ندیدمت (پرید بغلش)))


هه یونگ اصلا متوجه ی کوک نشد ک بغلش بود

و ما اینجا کوک غیرتی رو داریم ک زیر لب میگه
_این مرتیکه کیه دیگه
_چرا عشق منو اونطوری بغل کرده
_عه عه نگا نگا پر رو خفش میکنم

_سلام خانم هه یونگ
+اوا ببخشید اقای کوکی من متوجه ی شما نشدم بفرمایید کاری داشتید
/سلام من مایکل هستم
_سلام مایکل خوشبختم
/منم همینطور
_خانم هه یونگ پرونده های کاراموزاتون توی اتاقه منه !!
+اوه خدای من الان میام برشون میدارم))))
رفتین توی اتاقه کوک
+کوکی من میدونم و خوب یادمه ک پرونده ها توی اتاق خودمه بگو چیکارم داری
_اون پسره کیه هان؟؟
+عه !!! مایکل رو میگی اهاااا اون دوست بچگیمه
_واقعا باید انقد صمیمی باشین؟؟اونم جلوی منننننن
+اها فهمیدم 🤣🤣🤣🤣اوخیییی گوگولی من ب مایکل حسودیش میشه واااای خدااااا🤣🤣🤣🤣
_ا.....ا..ام.....ن برا چی باید حسودیم بشه مگه اون کیه اصن .....عه تمومش کن من حسود نیسمممممم
+🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣)
یهو و ناخواسته بوسیدت
+عه دیوونه چیکار میکنی اگه یکی ببینه دهنمون سرویسه هاااااا
_ت نگران خودت باش ک اگه اینجوری پیش بری تنبیه میشی بیبی
+کوفت نخیر بعدشم لطفا دستمو ول کن الان باید برم اماده شم برم سر کلااااااسسس
_برو ولی دیگه نبینم انقد با پصرا صمیمی بشییییا
+باشه
_بای بیبی
+بای اوپااااا
_ای خداااا این باز ب من میگه اوپاااااا من اوپای هیچکس نیسممممممم 🤬🤬🤬🤬😡
+🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣




خب چطور بود؟؟؟ مرگ من تو کامنتا بگین