ان شاءالله
↑ ان شاءالله ↑
سرشماری . . .↓
---مامور سر شماری:: سلام علیکم.خوبی حاج خانم؟ تو خونه چند نفرید؟شناسنامه هاشونو بیار برا سرشماری.
--- پیرزن لای در را بیشتر باز می کند.سر و گردنش را بیرون می دهد و سر و ته کوچه را دید می زند.
---بعد با چشم پر از اشک میگه. این خونه رو بزار برا فردا سرشماری کن میشه؟
---مامور:: مادرآخه چه فرقی داره .فردا هم مثل امروز.فردا کم و زیاد می شید؟
--- مادر:: آره، شایدم شدیم.پسرم29 ساله رفته جبهه هنوز برنگشته. میگم شاید تا فردا بیاد بشیم 2 نفر..
شهدا را یاد کنید حتی با یک صلوات.
سرشماری . . .↓
---مامور سر شماری:: سلام علیکم.خوبی حاج خانم؟ تو خونه چند نفرید؟شناسنامه هاشونو بیار برا سرشماری.
--- پیرزن لای در را بیشتر باز می کند.سر و گردنش را بیرون می دهد و سر و ته کوچه را دید می زند.
---بعد با چشم پر از اشک میگه. این خونه رو بزار برا فردا سرشماری کن میشه؟
---مامور:: مادرآخه چه فرقی داره .فردا هم مثل امروز.فردا کم و زیاد می شید؟
--- مادر:: آره، شایدم شدیم.پسرم29 ساله رفته جبهه هنوز برنگشته. میگم شاید تا فردا بیاد بشیم 2 نفر..
شهدا را یاد کنید حتی با یک صلوات.
- ۷۰۷
- ۲۷ آذر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط