~خونه~
~خونه~
اسلاید2 لباس سوزومه برای کافه
ویو سوزومه
حوالی ساعت چهار اومدم چون قبلش با بچه ها بیرون بودیم تصمیم گرفتم یه چند ساعتی بخوابم بعد از این که بیدارشدم دیدم ساعت یه رب به هشت بلند شدم رفتم سمت حموم بعد از یه حموم نیم ساعتی موهامو خشک کردمو یه لباس از کمد برداشتمو پوشیدم موهامو حالت دادم و بایه میکاپ ریز کارمو تکمیل کردم جلوی اینه وایستادم
سوزومه: اروم باش از کلامات زشت استفاده نکن اهسته صحبت کن زیاد نخند و....... عاح چرا انقد اروم بودن سخت
از اینه دل کندمو از خونه زدم بیرون سوار ماشین شدم و به راننده گفتم بره خونه مامانم وقتی رسیدم خونه مامانم مامان اماده بود
سوزومه: براااااو مام چه کردی
مامان: مسخره بازی در نیار پاشو بریم
سوزومه: اوکییی لتس گو
با مامانم راه افتادیم رسیدم به یه کافه شیک وارد شدیم مامانم منو به سمت یه میز راهنمایی کرد وقتی رسیدیم سر میز یه مرد سی. چهل ساله با یه پسر همسنو سالم نشسته بود رفتیم سر میز نشستیم که مامانم شروع کرد
مامان: سلام خوبی
مرده: سلام ممنون
مامان: این دخترم سوزومه پیترسون
سوزومه: سلام از دیدنتون خوش وقتم
مرده: همچنین عزیزم من لیام وینم و اینم پسرم جنیور وین
جنیور: سلام از ملاقاتت خوش وقتم
سوزومه: مرسی
جنیور: ببخشید برام سوال اسمتون مال الایات نیست مگه نه
اسلاید2 لباس سوزومه برای کافه
ویو سوزومه
حوالی ساعت چهار اومدم چون قبلش با بچه ها بیرون بودیم تصمیم گرفتم یه چند ساعتی بخوابم بعد از این که بیدارشدم دیدم ساعت یه رب به هشت بلند شدم رفتم سمت حموم بعد از یه حموم نیم ساعتی موهامو خشک کردمو یه لباس از کمد برداشتمو پوشیدم موهامو حالت دادم و بایه میکاپ ریز کارمو تکمیل کردم جلوی اینه وایستادم
سوزومه: اروم باش از کلامات زشت استفاده نکن اهسته صحبت کن زیاد نخند و....... عاح چرا انقد اروم بودن سخت
از اینه دل کندمو از خونه زدم بیرون سوار ماشین شدم و به راننده گفتم بره خونه مامانم وقتی رسیدم خونه مامانم مامان اماده بود
سوزومه: براااااو مام چه کردی
مامان: مسخره بازی در نیار پاشو بریم
سوزومه: اوکییی لتس گو
با مامانم راه افتادیم رسیدم به یه کافه شیک وارد شدیم مامانم منو به سمت یه میز راهنمایی کرد وقتی رسیدیم سر میز یه مرد سی. چهل ساله با یه پسر همسنو سالم نشسته بود رفتیم سر میز نشستیم که مامانم شروع کرد
مامان: سلام خوبی
مرده: سلام ممنون
مامان: این دخترم سوزومه پیترسون
سوزومه: سلام از دیدنتون خوش وقتم
مرده: همچنین عزیزم من لیام وینم و اینم پسرم جنیور وین
جنیور: سلام از ملاقاتت خوش وقتم
سوزومه: مرسی
جنیور: ببخشید برام سوال اسمتون مال الایات نیست مگه نه
۲۹۴
۲۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.