دخترانگی در من مرد وقتی که
دُخترانگی در من مُرد وقتی که
موهایم را دیگر نه به باد،
که به تیغ دادم
دستهایم را نه به دستِ تو،
به دستِ سردِ سرنوشت دادم
سکوتم را نه روی لب هایت
به سیگار و سیگار و سیگار دادم
گریه هایم را نه دَر آغوشَت
زیرِ دوشِ چرکـِـ حمّام دادم...
اما امروز عجیب دلم 'دُخترانگی' میخواهد...
فشفشه هایی که دورمان برقصند
و بودنم را
و بودنت را
جشنِ دو نفره بگیریم
یکــ بار بودی اِی کاش
یکــ بارِ دیگر بودی...
موهایم را دیگر نه به باد،
که به تیغ دادم
دستهایم را نه به دستِ تو،
به دستِ سردِ سرنوشت دادم
سکوتم را نه روی لب هایت
به سیگار و سیگار و سیگار دادم
گریه هایم را نه دَر آغوشَت
زیرِ دوشِ چرکـِـ حمّام دادم...
اما امروز عجیب دلم 'دُخترانگی' میخواهد...
فشفشه هایی که دورمان برقصند
و بودنم را
و بودنت را
جشنِ دو نفره بگیریم
یکــ بار بودی اِی کاش
یکــ بارِ دیگر بودی...
- ۱۹۷
- ۱۱ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط