هر چه می خواهی بکن با این دل دیوانه ام

هر چه می خواهی بکن با این دل دیوانه ام
دست تو افتاده فعلا اختیار خانه ام

باورت کردم ولی آتش نشاندی بر دلم
زخم کاری می زنی انگار من بیگانه ام !

بشکن و آتش بزن اما بمان ای مهربان !
هـر چه می خواهد بیاید بر سر کاشانه ام

خوب می دانی میان باد و باران و غزل
همچنان حیران و سرگردان شده پروانه ام

تا کجا باید بیایم قاف چشمانت کجاست ؟
کوله بار درد دارم رحم کن بر شانه ام 💚 💚 💚 💚 💚 💚 💚 💚 💚 💛
💛
دیدگاه ها (۱)

گفتم از نزدیکی دیدار، گفتی: «ساده‌ای !دورم از دیدار با هر پی...

آفرین بر تو که مستانه غزل می خوانی به خدا خوب و صمیمانه غزل ...

ﺩﻟـــــــــــﻢ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺑﻮﺩﻧــﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﻨﺪﻣﯽ ﺁﯾﻢ ﻭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ....ﺑﺮ...

💖 💛 💙 💚 💜 من هستم و دوباره دلی بی قرار تواین کوچه های خسته ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط