گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد



گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد،
نم نمک شاپرکی خوشگل و زیبا بشوی...

گاهی انگارضروری ست بِگندی درخود ،
تا مبدل به شرابی خوش و گیرا بشوی...!

گاهی ازحمله ی یک گربه،قفس میشکند،
تا تـو پـرواز کنی، راه ی صحـرا بشوی...

گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست،
باعث مــرگ گل سـرخ مبــادا ـبشوی.....

گـاهی از چاه قـرارست به زندان بروی،
آخــر قصه هـم آغــوش زلیخا بشوی


#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۲)

‌خندۀ خورشید را هر صبح دانی چیست رمز؟گویداز عمرت گذشت ای بی‌...

‌صبحجایی‌ست میان بازوان تو آغوشت را برای طلوعی دوباره باز کن...

‌‌عشق را گفتم چرا بر من نبستی راه؟ گفت راه بر گمراه بستن، نی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط