" سزاوار مرگ " پارت ۴
( چند پارتی درخواستی هست )
× پرش زمانی به سه ماه بعد..
دو ماه گذشت و من دو ماه قبل به آسونی ار تهیونگ طلاق گرفتم..حتی دلیلشو نپرسید..فقط وقتی تو محاکمه گفتم فهمید..
یه لباس ساده ای پوشیدم و اومدم بیرون..
هنوزم دوسش داشتم..
هنوزم هر روز به فکرشم !
داشتم همینطور کنار ساحل پیاده روی میکردم که با تهیونگ روبه رو شدم..
دلم براش تنگ شده بود..
اونم منو دید و بهم زل زد..
با قدم های محکم اومد سمتم
و قلبم داشت از شدت استرس تند تند میزد..
محکم لبمو گاز گرفتم..
تهیونگ : " مثله غریبه ها شدیم..ولی من عاشقت بودم :) "
بهش نگاه کردم..
میسو : " ولی من میپرستیدمت کیم تهیونگ " * خنده تلخ *
نگاهمو با دریای جلوم انداختم..
به ظاهر برگشتم تا برم و منتظر موندم تا تهیونگ بره بعد از اینکه رفت اومدمبیرون شب شده بود..و من تنها جلو دریا ایستاده بودم..
آروم آروم جلو میرفتم..
فقط یه قدم دیگه میرفتم جلو و غرق میشدم..حتی شنا هم بلد نبودم..
میسو : " دوست داشتنت رو با خودم به گور میبرم "
یه قدم رفتم جلو و بدون تقلا کردن غرق شدم..و سیاهی مطلق..
ادامه دارد...
اسلاید دو : استایل ات
اسلاید سه : استایل تهیونگ
.
× پرش زمانی به سه ماه بعد..
دو ماه گذشت و من دو ماه قبل به آسونی ار تهیونگ طلاق گرفتم..حتی دلیلشو نپرسید..فقط وقتی تو محاکمه گفتم فهمید..
یه لباس ساده ای پوشیدم و اومدم بیرون..
هنوزم دوسش داشتم..
هنوزم هر روز به فکرشم !
داشتم همینطور کنار ساحل پیاده روی میکردم که با تهیونگ روبه رو شدم..
دلم براش تنگ شده بود..
اونم منو دید و بهم زل زد..
با قدم های محکم اومد سمتم
و قلبم داشت از شدت استرس تند تند میزد..
محکم لبمو گاز گرفتم..
تهیونگ : " مثله غریبه ها شدیم..ولی من عاشقت بودم :) "
بهش نگاه کردم..
میسو : " ولی من میپرستیدمت کیم تهیونگ " * خنده تلخ *
نگاهمو با دریای جلوم انداختم..
به ظاهر برگشتم تا برم و منتظر موندم تا تهیونگ بره بعد از اینکه رفت اومدمبیرون شب شده بود..و من تنها جلو دریا ایستاده بودم..
آروم آروم جلو میرفتم..
فقط یه قدم دیگه میرفتم جلو و غرق میشدم..حتی شنا هم بلد نبودم..
میسو : " دوست داشتنت رو با خودم به گور میبرم "
یه قدم رفتم جلو و بدون تقلا کردن غرق شدم..و سیاهی مطلق..
ادامه دارد...
اسلاید دو : استایل ات
اسلاید سه : استایل تهیونگ
.
۱۱.۵k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.