مرا به خلوت و ذکر شبانه راهی نیست

مرا به خلوت و ذکر شبانه راهی نیست
 چرا که سهمیه ام غیر روسیاهی نیست
همیشه غیر تو را کرده ام طلب از تو
 ببخش! نیت و مقصود من الهی نیست
مرا به سوی خودش می کشد چنان نَفْسَم
 که یک دو گام دگر تا خود تباهی نیست
فقط تو مشتری دستِ خالیم هستی
 اگر چه پیش تو دل گاه هست و گاهی نیست
اگر مرا نخری ورشکست خواهم شد
 کمک! که وضعیتم، وضع رو به راهی نیست
تو دست یخ زده ام را گرفتی و انگار
 به نامۀ عملم اصلاً اشتباهی نیست
دوباره بر سر سفره نشاندیم امسال
 اگر چه بندۀ تو عبد دل بخواهی نیست
به روضه، روزۀ خود باز می کنم زیرا
 برای روزه، که بی روضه جایگاهی نیست
سلام ماه خدا بر لب تو خون خدا
 سلام بر لب زخم تو سیدالشهدا
دیدگاه ها (۲۴)

جا مانده ایم و شرح دل ما خجالت استزائرشدن، پیاده یقینا سعادت...

به نام خدای مرتضی علی علیه السلام سلام خدمت همه دوستانشرمنده...

روزی برود اگر سرم با این حرف شادم بخدا، مفتخرم بااین حرفبر ...

اصول کافی جلد1 صفحه: 12 روایة: 6 ترجمه :اسحاق بن عمار گوید:...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط