تهکوک
تهکوک
پارت ۱
عشق بی پایان!!
ک.م زنگ زد به جئون
جئون . الو سلام
ک.م . سلام خوبید
جئون .مرسی ممنون
ک.م . میشه بیاید به بقییه اعضا هم گفتیم که بیان الان اینجان کار واجبی باهاتون داریم
جئون .چه کاری ؟
ک.م . بیاید خودتون میفهمید
جئون. باش سری خودمو میرسونم خدافظ
ک.م خدافظ
جئون لباساشو پوشید و عطر شو زد و رفت سوار ماشین شد
.....
رسید به ک.م
دید جین و جمین و جیهوپ و نامجون و شوگا اونجان
جئون . سلام بچه ها
اعضا . سلام جئون خوبی چخبرا
جئون. هیچ سلامتی
ک.م اومد و گفت بچه ها خبر خیلی خوبی دارم!!
اعضا . خدا بخیر بگذرونه چیه
ک.م یادتونه دنبال یه عضو میگشتید که اکیپتون بشه هفت نفر
اعضا . ارع چطور
ک.م . من یکی رو پیدا کردم
همون لحظه تهیونگ اومد داخل و سلام داد
تهیونگ. سلام
اعضا . سلام [دل گرم]
جئون همون لحظه اول عاشق تهیونگ شد و روش کراش زد و محوش شد
جئون:واییییییی! [ خوشحال ]
تهیونگ:سلام من کیم تهیونگ هستم ۲۸ سالمه تازه دارم میرم تو ۲۹
تهیونگ یهو چشمش به جئون اوفتاد رفت پیشش
تهیونگ: ببینم اسمت جئون جونگ کوک بود دیگ
جئون زبونش بند اوده بود
جئون. ا.... ار..اره
تهیونگ: خیلی کیوتی میدونستی
جئون. چ....چ...چی
تهیونگ. گفتم کیوتی !
جئون.م...م...ممنون
تهیونگ. راستی فک کنم بقیه اعضا فردا میرن بیرون تو بیا خونه من با هم اهنگ بخونیم
جئون. چ...چ...چی
تهیونگ . گفتم بیا خونم
جیون. ب..باشه
**************************************
بقیه شو داخل پارت ۲ ببینید اومید وارم خوشتون اومده باشه
پارت ۱
عشق بی پایان!!
ک.م زنگ زد به جئون
جئون . الو سلام
ک.م . سلام خوبید
جئون .مرسی ممنون
ک.م . میشه بیاید به بقییه اعضا هم گفتیم که بیان الان اینجان کار واجبی باهاتون داریم
جئون .چه کاری ؟
ک.م . بیاید خودتون میفهمید
جئون. باش سری خودمو میرسونم خدافظ
ک.م خدافظ
جئون لباساشو پوشید و عطر شو زد و رفت سوار ماشین شد
.....
رسید به ک.م
دید جین و جمین و جیهوپ و نامجون و شوگا اونجان
جئون . سلام بچه ها
اعضا . سلام جئون خوبی چخبرا
جئون. هیچ سلامتی
ک.م اومد و گفت بچه ها خبر خیلی خوبی دارم!!
اعضا . خدا بخیر بگذرونه چیه
ک.م یادتونه دنبال یه عضو میگشتید که اکیپتون بشه هفت نفر
اعضا . ارع چطور
ک.م . من یکی رو پیدا کردم
همون لحظه تهیونگ اومد داخل و سلام داد
تهیونگ. سلام
اعضا . سلام [دل گرم]
جئون همون لحظه اول عاشق تهیونگ شد و روش کراش زد و محوش شد
جئون:واییییییی! [ خوشحال ]
تهیونگ:سلام من کیم تهیونگ هستم ۲۸ سالمه تازه دارم میرم تو ۲۹
تهیونگ یهو چشمش به جئون اوفتاد رفت پیشش
تهیونگ: ببینم اسمت جئون جونگ کوک بود دیگ
جئون زبونش بند اوده بود
جئون. ا.... ار..اره
تهیونگ: خیلی کیوتی میدونستی
جئون. چ....چ...چی
تهیونگ. گفتم کیوتی !
جئون.م...م...ممنون
تهیونگ. راستی فک کنم بقیه اعضا فردا میرن بیرون تو بیا خونه من با هم اهنگ بخونیم
جئون. چ...چ...چی
تهیونگ . گفتم بیا خونم
جیون. ب..باشه
**************************************
بقیه شو داخل پارت ۲ ببینید اومید وارم خوشتون اومده باشه
- ۲.۶k
- ۱۲ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط