مدرسه اوکی دا
part 28
جونگ کوک: نمیدونم بگم یا نگم
ا/ت: ایشششش بگو دیگههههه
جونگ کوک : خب عصر قراره با لیسا و جیمین و تو بریم بیرون ساعت 8 اونم تو کافه
ا/ت: لباس ندارممممم
جونگ کوک : اها حتما اون همه لباس تو کمدت مال عمه منه
ا/ت: یاااااا کنچاناااا
جونگ کوک: اکسسوری داری دیگه؟
ا/ت: خب اون گردنبد که برام گرفته بودی اونو ميندازم با کش موم و ساعت گوشواره های حلقه بزرگ همین
جونگ کوک : انگشتر ندارییییی
ا/ت: نه داشتم گم شد
جونگ کوک : پس خودم میگیرم برات
ا/ت: هوف باشه میدونی لیسا چجوری لباس میپوشه؟
جونگ کوک: هومممم خب لش میپوشه معمولا ولی چون کافه میریم اونم وسط شهر خانومانه میپوشه
ا/ت: پس اون کت و دامن سفیدم خوب میشه با یه کراپ صورتی
جونگ کوک : آره گوگولی میشی پس منم برات یه انگشتر کیوت و ظریف برمیدارم
ا/ت: حله
(جونگ کوک میبوسدش و ا/ت تو شوک میره و یه چک آروم به جونگ کوک میزنه)
ا/ت: دیوونههههه
جونگ کوک :😂
ا/ت: هه هه خندیدیم
جونگ کوک: نمیدونم بگم یا نگم
ا/ت: ایشششش بگو دیگههههه
جونگ کوک : خب عصر قراره با لیسا و جیمین و تو بریم بیرون ساعت 8 اونم تو کافه
ا/ت: لباس ندارممممم
جونگ کوک : اها حتما اون همه لباس تو کمدت مال عمه منه
ا/ت: یاااااا کنچاناااا
جونگ کوک: اکسسوری داری دیگه؟
ا/ت: خب اون گردنبد که برام گرفته بودی اونو ميندازم با کش موم و ساعت گوشواره های حلقه بزرگ همین
جونگ کوک : انگشتر ندارییییی
ا/ت: نه داشتم گم شد
جونگ کوک : پس خودم میگیرم برات
ا/ت: هوف باشه میدونی لیسا چجوری لباس میپوشه؟
جونگ کوک: هومممم خب لش میپوشه معمولا ولی چون کافه میریم اونم وسط شهر خانومانه میپوشه
ا/ت: پس اون کت و دامن سفیدم خوب میشه با یه کراپ صورتی
جونگ کوک : آره گوگولی میشی پس منم برات یه انگشتر کیوت و ظریف برمیدارم
ا/ت: حله
(جونگ کوک میبوسدش و ا/ت تو شوک میره و یه چک آروم به جونگ کوک میزنه)
ا/ت: دیوونههههه
جونگ کوک :😂
ا/ت: هه هه خندیدیم
- ۱۶.۸k
- ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط