فریاد مرا گرچه سرانجام شنیدی
فریاد مرا گرچه سرانجام شنیدی
ای دوست !به داد دل من دیر رسیدی
از یاد ببر قصهی ما را هم از امروز
دربارهی ما هرچه شنیدی نشنیدی
آرام بگیر ای دل و کم گریه کن ای چشم
انگار نفهمیدی و انگار ندیدی
ای نی چه کشیدی مگر از خلق که هر دم
ما آه کشیدیم ، تو فریاد کشیدی
گیرم که به دریا نرسیدی چه غم ای رود !
خوش باش که یک چند در این راه دویدی
ای دوست !به داد دل من دیر رسیدی
از یاد ببر قصهی ما را هم از امروز
دربارهی ما هرچه شنیدی نشنیدی
آرام بگیر ای دل و کم گریه کن ای چشم
انگار نفهمیدی و انگار ندیدی
ای نی چه کشیدی مگر از خلق که هر دم
ما آه کشیدیم ، تو فریاد کشیدی
گیرم که به دریا نرسیدی چه غم ای رود !
خوش باش که یک چند در این راه دویدی
۴.۰k
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.