دارم از اندوه می میرم دهانت را بده،
دارم از اندوه می میرم دهانت را بده،
آن دهان تازه ی نعنانشانت را بده...
چین به ابروها نزن چین چین بزن دورم برقص،
گوشه ای از عطر "دیارت" را بده..
من "لری" مشروطه خواهم تشنه ی برنو و اسب
"زردکوهم" مال تو "دشت از آن دیارت" را بده..
"هفت لنگ" دل فدای هفت رنگ دامنت،
خم شو و یک تکه از رنگین کمانت را بده..
روسری را باز کن حالا بخند و ناز کن،
چشم هایت را ببند و سورمه دانت را بده ..
رفتی و آواره ی ایل و تبار خود شدم،
"باشت" را بردار و جایش "بلندای دیارت" را بده..
زاغکی گم کرده راهم دانه ی برفی به نوک،
زیر بالم را بگیر و "لیقوانت" را بده..
اختیار زاگرس را می دهم رسما به تو،
هر چه می خواهی ببر "عاطفه نجابت" را بده..
دشمنانت را به اخم از پا درآوردی بیا،
عشوه کن ترتیب کار دوستانت را بده ..
بوی جوی مولیان می آید از پیراهنت،
سهم حسرت های یار مهربانت را بده...
دختر شب های "دشت"! شبی با من بمان،
با عسل هایت تقاص دودمانت را بده. ......
آن دهان تازه ی نعنانشانت را بده...
چین به ابروها نزن چین چین بزن دورم برقص،
گوشه ای از عطر "دیارت" را بده..
من "لری" مشروطه خواهم تشنه ی برنو و اسب
"زردکوهم" مال تو "دشت از آن دیارت" را بده..
"هفت لنگ" دل فدای هفت رنگ دامنت،
خم شو و یک تکه از رنگین کمانت را بده..
روسری را باز کن حالا بخند و ناز کن،
چشم هایت را ببند و سورمه دانت را بده ..
رفتی و آواره ی ایل و تبار خود شدم،
"باشت" را بردار و جایش "بلندای دیارت" را بده..
زاغکی گم کرده راهم دانه ی برفی به نوک،
زیر بالم را بگیر و "لیقوانت" را بده..
اختیار زاگرس را می دهم رسما به تو،
هر چه می خواهی ببر "عاطفه نجابت" را بده..
دشمنانت را به اخم از پا درآوردی بیا،
عشوه کن ترتیب کار دوستانت را بده ..
بوی جوی مولیان می آید از پیراهنت،
سهم حسرت های یار مهربانت را بده...
دختر شب های "دشت"! شبی با من بمان،
با عسل هایت تقاص دودمانت را بده. ......
۸.۶k
۰۷ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.