آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد

آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد
امسال در این خرقه زنگار برآمد

آن یار همانست اگر جامه دگر شد
آن جامه به در کرد و دگربار برآمد

گفتار رها کن بنگر آینه عین
کان شبهه و اشکال ز گفتار برآمد
دیدگاه ها (۳)

‌‌چشم تو مست گناهم می‌کندسرمه‌‌ی مکرش سیاهم می‌ک...

بوﺩنت رو دوست ﺩﺍﺭﻡمجبورم میکنی کهبه هیچکس فکر نکنم ﺟﺰ تونگاه...

مهم نیست که مرااز ملاقات ماه و گفت و گوی بارانبازداشته اند.م...

‌در " گرفتاری " باید " اندیشه " را به "جنب و جوش" در آورد نه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط