خاطرات تو

خاطراتِ تو
شعر نمی‌شوند به دفترم!
اشک می‌شوند
به قابِ صورتم...

لیلا_مقربی
دیدگاه ها (۴)

ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشدغیر از خیال جانان، در جان و ...

تو در کنار خودت نیستی نمی دانی که در کنار تو بودن چه عالمی د...

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوستچه کنم حرف دگر یاد نداد استا...

چای داغی که دلم بود به دستت دادمآنقدر سرد شدم از دهنت افتادم...

عاشقانه های شبنم برابابامحمدم

اصلا حالا تو هی شعر بخوان...از عاشقی بنویس...از عشق...اینها ...

اشکهایم را می‌نويسم خط به خط در دفترم، حال و روز دفترم این ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط