ای ماه روی حاضر غایب که پیش دل

ای ماه روی حاضر غایب که پیش دل
یک روز نگذرد که تو صد بار نگذری
دانی چه می‌رود به سر ما ز دست تو
تا خود به پای خویش بیایی و بنگری

بازآی کز صبوری و دوری بسوختیم
ای غایب از نظر که به معنی برابری
یا دل بما دهی چو دل ما بدست توست
یا مهر خویشتن ز دل ما به دربری
سعدی تو کیستی که دم دوستی زنی
دعوی بندگی کن و اقرار چاکری
دیدگاه ها (۲)

خب درین ساعت میوه فروشیا بسته س برای تشدید و یادآوری ِ حس ند...

السلام علیک یا وقایه الله و ستره و برکته، اغثنی اغننی ادننی ...

کی گفته من بی کس و کارم کی گفته من بابا ندارم بابای من قشنگ ...

اردشیر زاهدی داماد شاه مخلوع : ما بد کردیم. ما مردم را نفهمی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط