بخش خون یه آقای جوان داشتیم که مراحل شیمی درمانیش رو میگذ
بخش خون یه آقای جوان داشتیم که مراحل شیمی درمانیش رو میگذروند، نامزد ۲۱ سالهش هم اونجا همراهش بود. یه روز که جواب پاتولوژی جدیدش اومده بود، استادمون میخواست یه سری توضیحات به پدر بیمار بده، پدر با دست اشاره کرد که صبر کنید، بعد عروسش رو اون طرف بخش نشون داد گفت دکتر جان شریک زندگی پسرم اون دختر خانم جلوی پنجرهست، لطفا به ایشون توضیح بده، منم اینجا میایستم گوش میدم اگه ازم مشورت خواستن منم نظرمو میگم!!
چند سال از اون اتفاق میگذره ولی هنوز بهعنوان یکی از باشعورترین کسانی که به عمرم دیدم برای همیشه تو ذهنم ثبت شده!
💭#Caption
#کپشن
#استوری
#شعور
چند سال از اون اتفاق میگذره ولی هنوز بهعنوان یکی از باشعورترین کسانی که به عمرم دیدم برای همیشه تو ذهنم ثبت شده!
💭#Caption
#کپشن
#استوری
#شعور
۵.۹k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.