گفتگوی جبرئیل با آدم - علیه السلام -
گفتگوی جبرئیل با آدم - علیه السلام -
در روایت آمده: آدم و حوّا - علیهم السلام - وقتی که از بهشت دنیا اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند. حضرت آدم - علیه السلام - بر کوه صفا در کنار کعبه، هبوط کرد و در آن جا سکونت گزید و از این رو آن کوه را صفا گویند که آدم صفی الله (برگزیده خدا) در آن جا وارد شد. حضرت حوّا - علیها السلام - بر روی کوه مروه (که نزدیک کوه صفا است) فرود آمد و در آن جا سکونت گزید. آن کوه را از این رو مروه گویند که مرئه (یعنی زن که منظور حوّا باشد) در آن سکونت نمود.
آدم - علیه السلام - چهل شبانه روز به سجده پرداخت و از فراق بهشت گریه کرد. جبرئیل نزد آدم - علیه السلام - آمد و گفت: «ای آدم! آیا خداوند تو را با دست قدرت و مرحمتش نیافرید، و روح منسوب به خودش را در کالبد وجود تو ندمید، و فرشتگانش بر تو سجده نکردند؟!»
آدم گفت: «آری، خداوند این گونه به من عنایتها نمود».
جبرئیل گفت: «خداوند به تو فرمان داد که از آن درخت مخصوص بهشت نخوری، چرا از آن خوردی؟»
آدم - علیه السلام - گفت: «ای جبرئیل! ابلیس سوگند یاد کرد که خیرخواه من است و گفت از این درخت بخورم. من تصور نمیکردم و گمان نمیکردم موجودی که خدا او را آفریده، سوگند دروغ به خدا، یاد کند.»(10)
داستانهای قرآنی
در روایت آمده: آدم و حوّا - علیهم السلام - وقتی که از بهشت دنیا اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند. حضرت آدم - علیه السلام - بر کوه صفا در کنار کعبه، هبوط کرد و در آن جا سکونت گزید و از این رو آن کوه را صفا گویند که آدم صفی الله (برگزیده خدا) در آن جا وارد شد. حضرت حوّا - علیها السلام - بر روی کوه مروه (که نزدیک کوه صفا است) فرود آمد و در آن جا سکونت گزید. آن کوه را از این رو مروه گویند که مرئه (یعنی زن که منظور حوّا باشد) در آن سکونت نمود.
آدم - علیه السلام - چهل شبانه روز به سجده پرداخت و از فراق بهشت گریه کرد. جبرئیل نزد آدم - علیه السلام - آمد و گفت: «ای آدم! آیا خداوند تو را با دست قدرت و مرحمتش نیافرید، و روح منسوب به خودش را در کالبد وجود تو ندمید، و فرشتگانش بر تو سجده نکردند؟!»
آدم گفت: «آری، خداوند این گونه به من عنایتها نمود».
جبرئیل گفت: «خداوند به تو فرمان داد که از آن درخت مخصوص بهشت نخوری، چرا از آن خوردی؟»
آدم - علیه السلام - گفت: «ای جبرئیل! ابلیس سوگند یاد کرد که خیرخواه من است و گفت از این درخت بخورم. من تصور نمیکردم و گمان نمیکردم موجودی که خدا او را آفریده، سوگند دروغ به خدا، یاد کند.»(10)
داستانهای قرآنی
۲.۲k
۰۲ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.