و از تمام تو
و از تمام تو
تنها "شب" برایم مانده است
و چشم هایم
که خیالت را بهم می بافند
در این تاریکی
نمی توان رمان های عاشقانه خواند
و آرام گرفت
از چشم های سیاهم همین بر می آید
که پشت پلک هایم پنهانت کنم
گریه کنم..
گریه کنم..
گریه کنم...
تنها "شب" برایم مانده است
و چشم هایم
که خیالت را بهم می بافند
در این تاریکی
نمی توان رمان های عاشقانه خواند
و آرام گرفت
از چشم های سیاهم همین بر می آید
که پشت پلک هایم پنهانت کنم
گریه کنم..
گریه کنم..
گریه کنم...
- ۳.۲k
- ۱۲ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط