تا چند هم چو سوفار خندان بخون نشستن
تا چند همچو سوفار خندان بخون نشستن
دلتنگ و روگشاده خود را بکار بستن
گر از نسق فتاده است احوال ما چه نقصان
عقد گهر ز قیمت کی افتد از گسستن
بیماری غم او آن ناتوانی آرد
کز ضعف کس نیارد پرهیز را شکستن
از سیل گریه آخر دل را کدورت افزود
آورد روسیاهی آخر به آب شستن
در گوشم این دُر پند، از پیر گوشهگیر است
دام است صحبت خلق باید ز دام جستن
گفتی کزین تک و دو کی میرسی به آرام
روزی که زی تیغش روزی شود نشستن
در ملک خاکساری رسمی است اهل دل را
در صدر هرچه گم شد در آستانه جستن
دنیا خیال و خوابیست، این خواب نزد دانا
آسایشی ندارد بهتر ز چشم بستن
باشد کلیم اگرچه شیشه دل و تنک ظرف
چون توبه تاب دارد در بستن و شکستن
#کلیم_کاشانی
دلتنگ و روگشاده خود را بکار بستن
گر از نسق فتاده است احوال ما چه نقصان
عقد گهر ز قیمت کی افتد از گسستن
بیماری غم او آن ناتوانی آرد
کز ضعف کس نیارد پرهیز را شکستن
از سیل گریه آخر دل را کدورت افزود
آورد روسیاهی آخر به آب شستن
در گوشم این دُر پند، از پیر گوشهگیر است
دام است صحبت خلق باید ز دام جستن
گفتی کزین تک و دو کی میرسی به آرام
روزی که زی تیغش روزی شود نشستن
در ملک خاکساری رسمی است اهل دل را
در صدر هرچه گم شد در آستانه جستن
دنیا خیال و خوابیست، این خواب نزد دانا
آسایشی ندارد بهتر ز چشم بستن
باشد کلیم اگرچه شیشه دل و تنک ظرف
چون توبه تاب دارد در بستن و شکستن
#کلیم_کاشانی
۵۴.۶k
۲۲ دی ۱۴۰۰