من یک دخترم

‌ مَن یک دُختَرَم
از نوع چادُری اش
مَن خودم وَ خُدایَم را قَبول دارَم وَ این بَرایَم از همه ی دُنیا با ارزِش تر اَست
توی خیابان که راه می رَوَم نه نِگَرانِ خَط خَطی های صورتَم هَستَم
نه نِگران مورد قَبول واقع نَشدن...
مَن ساده ام
مِثل چادُرَم
بَرای با مَن بودن باید ساده بود
تَنها هَمین

#سفیر_عشق


یه قدم تا خدا ↓ ↓ ↓
https://telegram.me/ye_qadam_ta_khoda
دیدگاه ها (۲)

امشب تمام آینه ها را صدا کنیدهنگام اجابت است، رو به سوی خدا ...

تا عاقلان راهــــیبرای خندیدن بیابند ،دیوانه هاهزاربار خندید...

قدر نوشت:بارون شب قدر ...بی دریغ داره میباره رو دلمون خدایا ...

دلم مولایم را میخواهد...دلم ، دل بریدن میخواهد...از هرچه غیر...

اسم رمان: عشق عضو هشتم

_عروسک خانوم من_

# رز _ سیاه PART _ 52 « تارا» ساعتای ۹ بود که تهیانگ برام غ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط