آتش کشیدم بر تمام خاطراتت

آتــش کشـــیــــدم ، بر تــمام خاطراتــت
کبریـــت اضافی آمده ؟ سیـــگار بعدی

نقاشی خنجر کشــیــده ، روی دیـــوار
پشتــت چـــرا زخمی شده ، دیوار بعدی

میگیرد از من ؛ بودنش را، زندگی را
کارم شده دیوانگــی ، بــیــکار بعدی

هر جا که من بودم تو را دیدم ، نبودی
من منـــکرم عاشق شـــدم ، انکار بعدی

افتاده جسمی نیمه جان ، در زیــر پایت
سودی ندارد خواهشـــــم ، اصرار بعدی

گفتم خداحافظ ، به رویم خاک پاشــیــــد
باشـــد قیامت ، روی پــــل ، دیدار بعدی

ایـــــن اعتـــرافاتی که کــردم را ، شنیدی؟
کاغــــذ بـــیـــاور ، مانــده تا ؛ اقرار بعدی

دکتر ! بزرگی کن ،‌ صدایم را تو بشنو
دکتر به میزش می زنــد ، بـــیـــمار بعدی...
   🔥
دیدگاه ها (۰)

📚داستان کوتاه#یک_دوستیک روز پادشاهی همراه با درباريانش برای ...

مدیرعامل همراه اول به تلگرام پیوست!اخوان مدیر عامل همراه اول...

آتــش کشـــیــــدم ، بر تــمام خاطراتــتکبریـــت اضافی آمده ...

حاکمانی که نمی‌دانند شبِ مردمانشان چگونه به صبح می‌رسد ، دیگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط