آتشی بودم و سوزاندم و بر باد شدم

💓
آتشی بودم و سوزاندم و بر باد شدم
تیشه گردیدم و تاج سر فرهـــــاد شدم

ناله‌ها زیر لبانم شده زندانی شرم
ترسم آن روز کشم آه..، که فریاد شدم

سینه‌ام گشته بهشتی ز گل وحشی عشق
ای خداوند به خشم آی که شداد شدم

من همان صید ضعیفم که به دام افکندی
ناز من بود و نیاز تو که صیاد شدم

باز طوفان مِی از مهلکه‌ام برد برون
در خرابات شدم معتکف، آباد شدم

از رقیبان نهراسم، که غروری سر و پا
طعنه بیهوده مزن! من دگر استاد شدم

دردم این بود، غزالم، غزلی می‌خواهد
غزلی ساختم از درد و غم، آزاد شدم

#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه
#خاص #دلتنگی #شخصی
#دلنوشته‌
#جذاب #حس_خوب
دیدگاه ها (۰)

زنها گاهی وقتها حرف می زنند ومی گویند فقط برای اینکه شنیده ش...

خاطِرم را مبر از يادکه من بی تو و خاطره‌ات،خواهم مرد...!#احم...

‍ کاری به کارِ آدم هایی که میانِ کوهی از درد و ناخوشی دارند ...

دیگران را همغم هست به دل،غمِ من لیک، غمی غمناک است...#کلیپ_ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط