از کنارم رد شدی عطرت مرا بی تاب کرد

از کنارم رد شدی ، عطرت مرا بی تاب کرد
یاد گیسو های لرزانت مرا بی خواب کرد

آن شب از پیشم گذشتی با دوصد نازو ادا
از حسادت تا سحر ، شب شکوه بر مهتاب کرد

از لبت قند و عسل می ریزد ای شیرین سخن
در دلم قند لبانت را نگاهت آب کرد

بوسه هایت سکر یک میخانه را آرد به جان
باغ انگور فلک را بوسه ات دوشاب کرد

سایه ی چشمان تو ، آن گونه های قرمزت
در دلم لبهای سرخت یادی از عناب کرد

آن نگاه شره ات دل را به یغما می برد
خلقت افسونگری چون تو ، چنین ایجاب کرد

گشته ام مجنونت ای لیلی ی من ، آرام من
عشق والایت مرا هم شاه هم ارباب کرد
#خاص #زیبا #جذاب #عاشقانه #عشق
دیدگاه ها (۵)

من جای دوستت دارم...از عطر چای می گویم...از رنگ شالی که به ص...

مثل بیماری که بالاجبار خوابش می بردمرد اگر عاشق شود دشوار خو...

مرا "جانم" صدایم کنصدایم کن مرا باعشقاز این بن بست تنهایی و ...

مرسی بابا جونم قربونت بشم من الهی 😍😘#عیدی_بابا_به_دنی_زلزله ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط