در روزنامه می خواندم

•| در روزنـامـه مـی خـوانـدم
پنـج نفـر در جنگــ🌲 ــل
گـم شـدنـد
قصـه ی انگشتْـ هـای مـنُ
مـوهـای شمـاسـت .. ! 🙊 😍 😋 💛 🌿 |•
دیدگاه ها (۱)

میدانی جان دلمخیلی ها میگویند عشق شهریار حسابی ناب بودمیگوین...

‏اونجا که معین میگه 《با تو اگرچه دور ، با تو اگرچه دیر ، از ...

•| چشمــ👁 ــان #طُ∞سـرمـایـه هـای ملـی انـد، قبـول .. امتیـا...

تو تک ستـ★ـارع منی✨ نری یه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط