سناریو از Jimin
وقتی بچتون بخاطر خوانوادش سقط میشه🙍🏻♀💔
ب خاطر حرف خواهرش مجبور شدی از پله ها ب جای آسانسور استفاده کنی چون گفته تو آسانسور خرابه
اینقدر خسته شده بودی که یهو چشمات سیاهی رفت و از پله ها افتادی و دیگه چیزی نفهمیدی
وقتی چشمات رو باز کردی دیدی توی اتاق تمام سفید پوش بودی و جیمینی رو دیدی که بالای سرت نشسته با یادآوری اتفاق ب جیمین گفتی
-ب..بچم کو
لبخند غمگینی زد و خودت فهمیدی جیشده
نگاهیی به دستش کردی..
-دستت
+نگران نباش باعث و بانی این اتفاقات تنبیه شده
یعنی اون قدر زدش که دستشم آسیب دیده بود؟!
✓ #Jimin ~ #masi ~ #bts ~ ❜
⊸ @army_bts_ot7
ب خاطر حرف خواهرش مجبور شدی از پله ها ب جای آسانسور استفاده کنی چون گفته تو آسانسور خرابه
اینقدر خسته شده بودی که یهو چشمات سیاهی رفت و از پله ها افتادی و دیگه چیزی نفهمیدی
وقتی چشمات رو باز کردی دیدی توی اتاق تمام سفید پوش بودی و جیمینی رو دیدی که بالای سرت نشسته با یادآوری اتفاق ب جیمین گفتی
-ب..بچم کو
لبخند غمگینی زد و خودت فهمیدی جیشده
نگاهیی به دستش کردی..
-دستت
+نگران نباش باعث و بانی این اتفاقات تنبیه شده
یعنی اون قدر زدش که دستشم آسیب دیده بود؟!
✓ #Jimin ~ #masi ~ #bts ~ ❜
⊸ @army_bts_ot7
۴۳.۱k
۲۳ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.