اینم یه شعر طنز ازخانم زهرا دری
اینم یه شعر طنز ازخانم زهرا دری
تقدیم به همه خانمها ☺
“روزها فکر من این است و همه شب سخنم ”
که خداوند جهان ، از چه سبب ساخت زنم ؟!
تا که شوهر بشود جور برایم ، یک عمر
چه دعاهای عجیبی که نکرده ست ننم !
تابجنبم شکمم خانه ی کودک گردد
از دو ایکس لارج فزون تر بشود پیرهنم !
درد زاییدن و شیون زدن از غایت شوق !
که ز هر سمت درآید عضلات بدنم !
زن که مامان بشود توی بهشت است ، ولی
فِتَد از ریخت یهو کُلِّ دیسیپلین تنم !
بچه را شیر دهم ،کهنه بشویم با عشق
مدرکم را بگذارم به کنار کفنم !
تا بزرگش بکنم نام پدر می پرسند
اصلن انگار نه انگار که مامانش (!) منم !
این چه حرفی ست که گفتند ؟! مگر من کشکم ؟!
شده سرویس برایش همه جای دهنم !
چه کسی خواسته زن این همه پایین باشد ؟
تا به این بادبزن توی دهانش بزنم ؟!
روز مرد را به درِ کوزه گذارید…همین !
ندهد رنگ حنای الکی تان اَصَنم ! ✌☺
#زهرا_دری
تقدیم به همه خانمها ☺
“روزها فکر من این است و همه شب سخنم ”
که خداوند جهان ، از چه سبب ساخت زنم ؟!
تا که شوهر بشود جور برایم ، یک عمر
چه دعاهای عجیبی که نکرده ست ننم !
تابجنبم شکمم خانه ی کودک گردد
از دو ایکس لارج فزون تر بشود پیرهنم !
درد زاییدن و شیون زدن از غایت شوق !
که ز هر سمت درآید عضلات بدنم !
زن که مامان بشود توی بهشت است ، ولی
فِتَد از ریخت یهو کُلِّ دیسیپلین تنم !
بچه را شیر دهم ،کهنه بشویم با عشق
مدرکم را بگذارم به کنار کفنم !
تا بزرگش بکنم نام پدر می پرسند
اصلن انگار نه انگار که مامانش (!) منم !
این چه حرفی ست که گفتند ؟! مگر من کشکم ؟!
شده سرویس برایش همه جای دهنم !
چه کسی خواسته زن این همه پایین باشد ؟
تا به این بادبزن توی دهانش بزنم ؟!
روز مرد را به درِ کوزه گذارید…همین !
ندهد رنگ حنای الکی تان اَصَنم ! ✌☺
#زهرا_دری
۵۹۱
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.