کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست

کاروان آمد و دلخواه، به همراهش نیست
با دل این قصـه نگویم که به دلخواهش نیست

کاروان آمــد و از یوسفِ من نیـست خبر
این چه راهی‌ست که بیرون شدن از چاهش نیست..؟

#شهریار
دیدگاه ها (۹)

سینه ام تنگ ودلم تحت فشار است بیاگوییا مجرمِ دربندِ حصار است...

همه گفتند: بخشش از بزرگان است، من بخشیدم و هیچ کس نگفت چق...

"اشتباه" "تو" تنها به "دام" انداختن "کبوتر" نبود ...!!تو "گن...

💔 😔 دلتنگی سهم ماست از خاطراتی که یکروز خاطره نبودند زندگی ب...

از هزاران یک نفر اهل دل اند # ما بقی تندیسی از آب و گل اندمح...

کاش فال شب یلدای همه این بشود؛ یوسف گمگشته باز آید به کنعان ...

بسم الله الرحمن الرحیم راه خدا :راه های بر اساس زور و اجبار،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط