من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان

من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان
گردون کجا به فکر سامان من بیفتد

👤 شهریار
دیدگاه ها (۱)

خاک ره آن یار سفرکرده بیاریدتا چشم جهان بین کنمش جای اقامت👤 ...

دگر به هر چه تو گویی مخالفت نکنمکه بی تو عیش میسر نمی‌شود ما...

جز یاد دوست هر چه کنی عمر ضایعستجز سر عشق هر چه بگویی بطالتس...

مرا مهمان کنبه جرعه ای خیالِ آسودهدر کافه‌ی دنجِ آغوشت.#امیر...

كس در اين شهر ندارد سر تيمار غريبان

هوای کوی تو از سر نمی رود...

درخت بیچاره فکر کرده بهاره به خاطر هوای گرم‌

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط