فن فیک:«جنون ⁸» Tokyo Revengers
من متوجه یه باگ شدم ...فن فیک درمورد رانِ ولی تو همه ی عکس ها ریندو هم هس.. عوضش کنم یا نه؟ کامنت کنین وگرنه پارت نمیدم://(روانی تشریف دارم)
ــــــــــــــــــᵥₑgₑₜₐbₗₑ ₛₑₗₗₑᵣ gᵢᵣₗـــــــــــــــــــــ
ران:«دیر ا*ن*ز*ا*ل میشم..بنظرت چیکار کنم ریتسو چان؟»(تو فن فیک اینه تو واقعیت مانگاکا تصمیمی میگیره ران همچین مشکلی داره یانه)
میتونستم حس کنم سرخ شدم...ولی اخه ران پدصگگگگگگگ اخه کی بعد از دو تا پیام مستقیم میرههه مشکلشو میگههههههههههههههه؟!!
با صدای بلند جیغ کشیدم موهامو کشیدم...
ا/ت:«از اولم میدونستم نباید همچین کاری کنم..» زمزمه کردم .. معلومه که نباید همچیم کاری بکنم . اخه برم از دست خودم ،خودمو پرت کنم از پنجره بیرون ؟! 30 ثانیه ای تو همین حال بودم که صدای اس ام اس گوشیم اومد:«ریتسو چان نمیخوای جوابمو بدی؟»مجبورم جوابتو بدم وگرنه بهم شک میکنی..
ریتسو:«صبحونه عسل و با شیر و کنجد قاطی کن بخور»
ران:«مطمئنی جواب میده؟» نه مطمئن نیستم! چون یه دکتر روانیم !!
ریتسو:«اره ایموجی لبخند رو هم گذاشتم(😊)»
ران بعد از چند دقیقه جوابمو داد:«باشه ..فردا امتحانش میکنم .»
به جای خالی اقا سوسکه نگاه کردم.رفت. کاش منم با خودش میبرد. اه
کشیدن و از روی صندلی بلند شدم..یه جورایی عذاب وجدان دارم که همچین کاری با ران میکنم ...ولی اینا همش تقصیر خودشه..اگه عوض نمیشد ، اذیتم نمیکرد و باهام مهربون بود اینکارا رو نمیکردم..سرمو تکون دادم ..اره تقصیر خودشه!
___________________
الان 9 روز از زمانی که به عنوان دکتر ریتسو بهش پیام میدم میگذره و اون حتی به این شک نکرده که ممکنه من کلاهبردار باشم..و 9 روز از زمانی که تنجیکو دفتر خاطراتمو خوند و از مشکلات خانوادگی رویاهام و چیزای دیگه باخبره.. هرموقع به این فکر میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که از شیون هم ابله تر منم!
از روی تخت بلند شدم و نشستم..بجای فکر کردن به اینکارا بهتره برای ازمون فردا بخونم! از روی تخت بلند شدم روی میز تحریر نشستم و کتابمو برداشتم.
اینو که کامل حفظم...اینم که راحته
رقتم صفحه ی بعد: دیگه راحت تر از این وجود نداره...این یکم سخته ولی از روی یونا تقلب میکنم ...این بیش از حدددد دیگه راحته.
بعد از 3 دقیقه ورق زدن صفحه ی کتاب:
خب تموم شد! چقدر من باهوشم که با دو دقیقه درس خوندن میتونم کامل کتابو جمع کنم ! کتابو روی تخت پرت کردم و نیش اِتودم رو تو پاک کنم فرو کردم.
ــــــــــــــــــᵥₑgₑₜₐbₗₑ ₛₑₗₗₑᵣ gᵢᵣₗـــــــــــــــــــــ
پایان!
امیدوارم خوشتون اومده باشه
بای بای.
________
#ران
#ریندو
#توکیو_ریونجرز
#دخترک_سبزی_فروش
ــــــــــــــــــᵥₑgₑₜₐbₗₑ ₛₑₗₗₑᵣ gᵢᵣₗـــــــــــــــــــــ
ران:«دیر ا*ن*ز*ا*ل میشم..بنظرت چیکار کنم ریتسو چان؟»(تو فن فیک اینه تو واقعیت مانگاکا تصمیمی میگیره ران همچین مشکلی داره یانه)
میتونستم حس کنم سرخ شدم...ولی اخه ران پدصگگگگگگگ اخه کی بعد از دو تا پیام مستقیم میرههه مشکلشو میگههههههههههههههه؟!!
با صدای بلند جیغ کشیدم موهامو کشیدم...
ا/ت:«از اولم میدونستم نباید همچین کاری کنم..» زمزمه کردم .. معلومه که نباید همچیم کاری بکنم . اخه برم از دست خودم ،خودمو پرت کنم از پنجره بیرون ؟! 30 ثانیه ای تو همین حال بودم که صدای اس ام اس گوشیم اومد:«ریتسو چان نمیخوای جوابمو بدی؟»مجبورم جوابتو بدم وگرنه بهم شک میکنی..
ریتسو:«صبحونه عسل و با شیر و کنجد قاطی کن بخور»
ران:«مطمئنی جواب میده؟» نه مطمئن نیستم! چون یه دکتر روانیم !!
ریتسو:«اره ایموجی لبخند رو هم گذاشتم(😊)»
ران بعد از چند دقیقه جوابمو داد:«باشه ..فردا امتحانش میکنم .»
به جای خالی اقا سوسکه نگاه کردم.رفت. کاش منم با خودش میبرد. اه
کشیدن و از روی صندلی بلند شدم..یه جورایی عذاب وجدان دارم که همچین کاری با ران میکنم ...ولی اینا همش تقصیر خودشه..اگه عوض نمیشد ، اذیتم نمیکرد و باهام مهربون بود اینکارا رو نمیکردم..سرمو تکون دادم ..اره تقصیر خودشه!
___________________
الان 9 روز از زمانی که به عنوان دکتر ریتسو بهش پیام میدم میگذره و اون حتی به این شک نکرده که ممکنه من کلاهبردار باشم..و 9 روز از زمانی که تنجیکو دفتر خاطراتمو خوند و از مشکلات خانوادگی رویاهام و چیزای دیگه باخبره.. هرموقع به این فکر میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که از شیون هم ابله تر منم!
از روی تخت بلند شدم و نشستم..بجای فکر کردن به اینکارا بهتره برای ازمون فردا بخونم! از روی تخت بلند شدم روی میز تحریر نشستم و کتابمو برداشتم.
اینو که کامل حفظم...اینم که راحته
رقتم صفحه ی بعد: دیگه راحت تر از این وجود نداره...این یکم سخته ولی از روی یونا تقلب میکنم ...این بیش از حدددد دیگه راحته.
بعد از 3 دقیقه ورق زدن صفحه ی کتاب:
خب تموم شد! چقدر من باهوشم که با دو دقیقه درس خوندن میتونم کامل کتابو جمع کنم ! کتابو روی تخت پرت کردم و نیش اِتودم رو تو پاک کنم فرو کردم.
ــــــــــــــــــᵥₑgₑₜₐbₗₑ ₛₑₗₗₑᵣ gᵢᵣₗـــــــــــــــــــــ
پایان!
امیدوارم خوشتون اومده باشه
بای بای.
________
#ران
#ریندو
#توکیو_ریونجرز
#دخترک_سبزی_فروش
۲.۶k
۱۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.