کمی شانه ات را به من بسپار

کمی شانه ات را به من بسپار......
تاسرم را
بگذارم وبغض نهفته درگلویم را بشکنم، بگویم ازنبودنت، بگویم ازعصرهایی که چایم را پشت پنجره ی خاکستری، تلخ وسردنوشیدم به انتظارآمدنت، خورشید را بدرقه میکردم ونگاه سنگین شب را تنهایی .....

به دوش می کشیدم دلگیریهای پنج شنبه وجمعه بماند .....

شانه ات را به من بسپاربه من غمگین ....

تا بگویم خیالت هم بامن سربربالش
شب میگذاشت وبااین دل غمزده اشک میریخت...
دیدگاه ها (۲۶۳)

گاهی حجم دلتنگیهایم آنقدر زیاد میشود . . .که دنیا با تمام وس...

میگویند آرام باشم!! هه آرامشی از جنس آشوب؟ آرامشی از جنس غم!...

فقط ی خرداد ماهی میتونه آخر دیوونه بازی باشه!!! بارها و باره...

یهویی منو گلای خوشگلم تقدیم به دوستای مهربون وبامعرفتم😙 😙 😍 ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط