یادتون میاد تا یکی دو سال پیش که خیلی هم دور نیست، جونگین
یادتون میاد تا یکی دو سال پیش که خیلی هم دور نیست، جونگین چقدر خجالتی بود و برای حرف زدن هم تردید میکرد؟ یادتون میاد چطور ساکت بود و بیشتر شنونده ی حرف بقیه اعضا بود؟ دستش که روی شکمش میذاشت.
نگاه قشنگش که کلی حرف داشت اما هیچی از بین لباش نمیومد.
یادتون میاد تنها صحبتهاش محدود میشد به تایید یا تعریف از اعضای دیگه؟ انقدر خجالتی و ساکت که حتی مجری ها هم متعجب میشدند و مطمئنم دلشون میخواست نوازشش کنن.
پارتهای کمی که مانع شناختن صدای جونگین میشد.
جونگین چند تا شو شرکت کرد؟ Happy together رو اگه دیده باشین متوجه میشین چقدر ساکت...چقدر معصوم و مظلوم بود.
تمام افکار پخته و قشنگ توی ذهنش که نیاز بود بشنویم و بفهمیم داشت هدر میرفت.
اما جونگین تصمیم گرفت خودشو محدود به استیج نکنه. تصمیم گرفت خودشو بهمون بشناسونه.
حالا جونگین داره همه ی تلاششو میکنه تا همونی که ما هیچوقت نتونستیم کامل بشناسیم رو همون نشون بده.
همونی که چانیول گفته بود.
"وقتی باهاش حرف زدم فهمیدم چقدر فهمیده ست."
داره تلاش میکنه.
سختی میکشه...
توی این وضعیت داغون بی اکسویی تمام تلاششو میکنه غصه نخوریم.
اما بجای اینکه از بودنش نهایت لذتو ببریم
داریم از بودنش مینالیم.
تا چند وقت پیش همه غر میزدن تیکتاک اکسو نداریم.
الانکه به لطف جونگین تیکتاک داریم میگن چرا فقط جونگین؟
مگه جونگین گفته دوستهای عزیز این اکانت شخصی منه شما حق ندارین استفاده کنید؟
این تقصیر کسی نیست
آدمها ذاتا چیزی که همیشه جلوی چشم باشه رو نمیبینن و چیزی که نیست رو طالب میشن.
شما رو نمیدونم اما من با نهایت عشق و علاقه جونگینی رو دنبال میکنم و مینوشم که تا قبل از این فقط لبخندای خجالتیش نصیبم میشد.
جمله های قشنگش رو روی دیوار جلوی چشمم میزنم و هر وقت خسته میشم از روز داغونم میبینمش و بازم با انرژی ادامه میدم.
من این جونگینی که دیگه ساکت نمیمونه و توی بحث شرکت میکنه.
جونگینی که اعتماد بنفسی که روی استیج داره رو حالا توی زندگی شخصی و کاریش هم داره رو با ذوق تماشا میکنم.
و بخاطر زحماتش قدردانشم نه طلبکار و ناسپاس...
فقط بیاد بیارید چقدر از نبودن جونگین گله داشتیم.
انقدر کم بود که غصمون میگرفت حتی یه پارت درست حسابی ازش نداشتیم.
حتی یه شو درست نداشتیم.
هیچوقت فرصت نکردیم اونطور که لایقشه بفهمیمش.
مردی که بیشتر از فن ها از ملاقات باهاشون ذوق میکنه.
مردی که از دیدن فن ها استرس میگیره قابل ستایشه...یه حس دو طرفه.
مردی که برای رفع خستگی هاش به فنهاش پناه میاره...
کاش قدرشو بدونیم:)
نگاه قشنگش که کلی حرف داشت اما هیچی از بین لباش نمیومد.
یادتون میاد تنها صحبتهاش محدود میشد به تایید یا تعریف از اعضای دیگه؟ انقدر خجالتی و ساکت که حتی مجری ها هم متعجب میشدند و مطمئنم دلشون میخواست نوازشش کنن.
پارتهای کمی که مانع شناختن صدای جونگین میشد.
جونگین چند تا شو شرکت کرد؟ Happy together رو اگه دیده باشین متوجه میشین چقدر ساکت...چقدر معصوم و مظلوم بود.
تمام افکار پخته و قشنگ توی ذهنش که نیاز بود بشنویم و بفهمیم داشت هدر میرفت.
اما جونگین تصمیم گرفت خودشو محدود به استیج نکنه. تصمیم گرفت خودشو بهمون بشناسونه.
حالا جونگین داره همه ی تلاششو میکنه تا همونی که ما هیچوقت نتونستیم کامل بشناسیم رو همون نشون بده.
همونی که چانیول گفته بود.
"وقتی باهاش حرف زدم فهمیدم چقدر فهمیده ست."
داره تلاش میکنه.
سختی میکشه...
توی این وضعیت داغون بی اکسویی تمام تلاششو میکنه غصه نخوریم.
اما بجای اینکه از بودنش نهایت لذتو ببریم
داریم از بودنش مینالیم.
تا چند وقت پیش همه غر میزدن تیکتاک اکسو نداریم.
الانکه به لطف جونگین تیکتاک داریم میگن چرا فقط جونگین؟
مگه جونگین گفته دوستهای عزیز این اکانت شخصی منه شما حق ندارین استفاده کنید؟
این تقصیر کسی نیست
آدمها ذاتا چیزی که همیشه جلوی چشم باشه رو نمیبینن و چیزی که نیست رو طالب میشن.
شما رو نمیدونم اما من با نهایت عشق و علاقه جونگینی رو دنبال میکنم و مینوشم که تا قبل از این فقط لبخندای خجالتیش نصیبم میشد.
جمله های قشنگش رو روی دیوار جلوی چشمم میزنم و هر وقت خسته میشم از روز داغونم میبینمش و بازم با انرژی ادامه میدم.
من این جونگینی که دیگه ساکت نمیمونه و توی بحث شرکت میکنه.
جونگینی که اعتماد بنفسی که روی استیج داره رو حالا توی زندگی شخصی و کاریش هم داره رو با ذوق تماشا میکنم.
و بخاطر زحماتش قدردانشم نه طلبکار و ناسپاس...
فقط بیاد بیارید چقدر از نبودن جونگین گله داشتیم.
انقدر کم بود که غصمون میگرفت حتی یه پارت درست حسابی ازش نداشتیم.
حتی یه شو درست نداشتیم.
هیچوقت فرصت نکردیم اونطور که لایقشه بفهمیمش.
مردی که بیشتر از فن ها از ملاقات باهاشون ذوق میکنه.
مردی که از دیدن فن ها استرس میگیره قابل ستایشه...یه حس دو طرفه.
مردی که برای رفع خستگی هاش به فنهاش پناه میاره...
کاش قدرشو بدونیم:)
۱۵۶
۱۹ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.