عشق تو مست و کفزنانم کرد

عشقِ تو، مست و کف‌زنانم کرد
مستم و بی‌خودم؛ چه دانم کرد؟

خَلق گوید: "چنان نمی‌باید."
من نبودم چنین؛ چنانم کرد

در تنور بلا و فتنهٔ خویش
پخته و سرخ‌رو، چو، نانم کرد

چون زلیخا زِ غم شدم من پیر
کرد یوسف دعا؛ جوانم کرد


مولانا

#ستایش_قلب_سربی
‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
دیدگاه ها (۰)

هرگز نخواهید فهمید در رویایِ چه کسی بوسیده‌ شده‌اید.هرگز نخو...

درگیرِ تو بودم ...!       منِ دیوانه و افسوس ....         پی...

ـَْ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪۪ٖؔٛٚؔ؁ـَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ؔٛٚؔ...

هر که از پیچش موی تو خمی می‌بیندنه عذابی نه بلایی نه غمی می‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط