عشق تو مست و کفزنانم کرد
عشقِ تو، مست و کفزنانم کرد
مستم و بیخودم؛ چه دانم کرد؟
خَلق گوید: "چنان نمیباید."
من نبودم چنین؛ چنانم کرد
در تنور بلا و فتنهٔ خویش
پخته و سرخرو، چو، نانم کرد
چون زلیخا زِ غم شدم من پیر
کرد یوسف دعا؛ جوانم کرد
مولانا
#ستایش_قلب_سربی
مستم و بیخودم؛ چه دانم کرد؟
خَلق گوید: "چنان نمیباید."
من نبودم چنین؛ چنانم کرد
در تنور بلا و فتنهٔ خویش
پخته و سرخرو، چو، نانم کرد
چون زلیخا زِ غم شدم من پیر
کرد یوسف دعا؛ جوانم کرد
مولانا
#ستایش_قلب_سربی
- ۱۸.۲k
- ۲۷ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط