ای فرزند آدم

ای فرزند آدم،
راست نمی گوید آنکه از عشق من دم می زند
اما چون شب بر دیارش پرده می کشد سر به بالین می گذارد و می خوابد
آیا هر عاشقی دوست ندارد که با معشوق خود تنها باشد؟
آیا هر عاشقی انتظار نمی کشد
که فرصتی برای گفت و گوی معشوق در خلوت بیابد؟
آنکه مرا دوست دارد فراموشم نمی کند
من هر شب به سراغ دوستان و یاران خود می آیم
و چشمانشان را بر دلهایشان می گشایم
تا با من رو در رو سخن بگویند و در تاریکی شب با من حرف بزنند
و مرا نزدیک خود بیابند و پاسخ مرا به پرسش های خود بشنوند.
دیدگاه ها (۴)

بگذار آدمها تا میتوانند " سنگ " باشند ؛مهم این است که تو از ...

الهــــــــــــــــــــــــــیبزرگی تــو را توان تصـــور نیس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط