انگار همانی بودم
انگار همانی بودم
که در یار کشی هایِ بچگی ؛
گوشه ای کِز میکردم
ساکت و ثابت می ایستادم
و با نگاهم خواهش میکردم یارشان بشوم.
ولی هیچ کسی انگار نه التماسِ نگاهم را می فهمید
و نه من را برایِ خودش می کشید ...
#فرگل_مشتاقی
انگار همانی بودم
که در یار کشی هایِ بچگی ؛
گوشه ای کِز میکردم
ساکت و ثابت می ایستادم
و با نگاهم خواهش میکردم یارشان بشوم.
ولی هیچ کسی انگار نه التماسِ نگاهم را می فهمید
و نه من را برایِ خودش می کشید ...
#فرگل_مشتاقی
۳.۲k
۰۱ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.