یه روزی میاد که با خودمون فکر میکنیم پس روزای نوجوونیمون
یه روزی میاد که با خودمون فکر میکنیم پس روزای نوجوونیمون چجوری گذشت؟ بعد هم حتما یادمون میاد که چقدر بیخودی برای دلیلای مسخره و آدمای بی ارزش خودمون رو حرص دادیم. یادمون میاد به جای اینکه فقط از اون چند سال استفاده کنیم و خوش بگذرونیم؛
همش رو نشستیم آغوشِ غم بغل گرفتیم و غصه خوردیم.
آخه چرا؟ چرا باید فکر کسی باشیم که اصلا فکرمون نیست؟ چرا باید برای مشکلاتِ دیگران ناراحتی کنیم؟
چرا باید به خاطرِ درسا و نمره ها خودمون رو غمگین کنیم؟ چرا خب؟؟ چرا غصه بخوریم وقتی بیشترین آزادی رو داریم؟ وقتی میتونیم بیرون بریم و دوستامون رو خونمون دعوت کنیم؟ وقتی میتونیم شیطنت کنیم و قهقهه بزنیم و مثل دیوونه ها توی خیابون بدویم و بادکنک بگیریم؟ باید یه کاری کنیم که ما هم برای نوه ها و بچه های آیندمون خاطراتِ هیجان انگیزی واسه تعریف کردن داشته باشیم. پس خوشحال باشیم
#fazi
همش رو نشستیم آغوشِ غم بغل گرفتیم و غصه خوردیم.
آخه چرا؟ چرا باید فکر کسی باشیم که اصلا فکرمون نیست؟ چرا باید برای مشکلاتِ دیگران ناراحتی کنیم؟
چرا باید به خاطرِ درسا و نمره ها خودمون رو غمگین کنیم؟ چرا خب؟؟ چرا غصه بخوریم وقتی بیشترین آزادی رو داریم؟ وقتی میتونیم بیرون بریم و دوستامون رو خونمون دعوت کنیم؟ وقتی میتونیم شیطنت کنیم و قهقهه بزنیم و مثل دیوونه ها توی خیابون بدویم و بادکنک بگیریم؟ باید یه کاری کنیم که ما هم برای نوه ها و بچه های آیندمون خاطراتِ هیجان انگیزی واسه تعریف کردن داشته باشیم. پس خوشحال باشیم
#fazi
۱۲.۷k
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.