داستان بیشتر انسانها حدیث آن آهوی ختن نیست که رایحهی خ

داستان بیشتر انسان‌ها، حدیث آن آهوی ختن نیست که رایحه‌ی خود باز ندانست؛ حکایت راسوی بیچاره‌ای است که گندِ خود گم کرده بود و به این و آنش نسبت می‌داد.
تو هنوز نفهمیده‌ای که آن راه‌ها تنها به دیارانت می‌رسانند نه به یارانت. عمری رفته‌ای و باز می‌گویی که می‌روی! به کجا؟ بنگر که کجای کارت خراب بود که ما را بردند و تو هنوز بر جایی؟ آه می‌دانم که صدای مرا دیگر کسی نمی‌شنود، اما تو واگویشان کن:
حقیقت به همین سادگی، به همین زیبایی و به همین نزدیکی است، دریغا که زمین دل مشغول این همه بازی است: عوام در سودای خود، شیخ در سودای خود، صوفی در سودای خود. موکل زمان و رنگ‌ها نیز سخت در کار خود. مبادا دیرمان شده باشد! تو بازشان گوی که کجا گرفتارند. وادارشان کن که فقط برای معرفت، برای دانستن، برای دیدن ورای رنگ‌ها دعا کنند و نه هیچ چیز دیگر. زیرا که هرگز برابر نبودند، نیستند و نخواهند بود آنان که می‌دانند با آنان که نمی‌دانند.

📗 #کیمیا_خاتون
📝 #سعیده_قدس

#بریده_ای_از_کتاب #کتاب #مطالعه #کتاب_بخوانیم #بیشتر_بخوانیم #چند_سطر_کتاب #برگی_کتاب #برگی_از_کتاب #زندگی #آهو #آهوی_ختن

کانال تلگرام 🌸 مهر بانو ۲۰۱۸🌸
https://t.me/joinchat/AAAAAEZCXhtYKvSlLlU1Cw

اینستاگرام و تلگرام من: @MehrBanooo_2018
دیدگاه ها (۱)

کانال تلگرام 🌸 مهر بانو ۲۰۱۸🌸 https://t.me/joinchat/AAAAAEZ...

ریسمانی که پاره شود را می‌توان گره زد؛ ولی همیشه یک گره باقی...

به چیزهایی جان بده که زیبا هستند،به چیزهای زشت جان نده!وقت ز...

متاسفم که آنچه هستم را مدیون "انسان‌های خوب" زندگیم نیستم......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط