شب همهی ما یکی بود

-شبِ همه‌ی ما یکی بود
اما
تاریکی هایمان فرق داشت
دیدگاه ها (۳)

می گذردحتی اگر امروز هم این میز راگرد گیری نکنی.بیرون بزن ره...

ما پشت همان دست که پوچ است زدیم ..

بگیر دست مرا تا ز خاک برخیزم اگر چه سوخته ام ! ...

ولی من چرا کابوس نمیبینم😐قبلا که شب تو تاریکی نگاه میکردم حس...

تو یکی فرق داری..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط