ما ان

ما كانَ
ذنبِي
أن جئتكَ حديقةَ وردٍ
واستقبلتنِي أنتَ
كقلعةِ خريف
....
گناهم چه بود؟!
که چون باغ گلی به سوی تو بیایم
و تو بسان قلعه‌ای پاییزی از من استقبال کنی!

ماجدة البارودي
برگردان: قهرمانپور
دیدگاه ها (۲)

ذِکرلَب‌هراَهل‌دِلی‌نامِ‌‹حسین‌›است…♡#صلی_الله_علیک_یااباعبد...

ای خاطره ی مبهم از یاد نرفتهدر قلبی و از دست ،ولی فاصله داری...

|🔗💚|•|كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ|•هر نفسی در گرو ...

همیشه همرنگ جماعت نشو ؛عده‌ای همرنگ جماعت شدن تبدیل شدن به ق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط