دلمان خوش است که مینویسیم

دلمان خوش است که مینویسیم

و دیگــران می خـواننــد

و عــده ای می گـوینــد

آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند

و بعضــی مـی خنــدنـد

دلمــان خـوش اســت

به لــذت هــای کــوتـاه

به دروغ هــایی که از راســت

بـودن قشنــگ تـرند

به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند

یـا کســی عاشقمــان شــود

با شــاخه گلی دل می بنــدیـم

دلمــان خـوش می شــود

به بـرآوردن خـواهشــی و چشــیدن لـذتـی

و وقــتی چیـــزی مـطابـق مــیل مــا نبــود

چقـــدر راحـت لگـــد می زنیـــم

و چــه ســــاده می شـکــنیم

همــــه چیـــز را …
دیدگاه ها (۲۵)

به آدما فکر کنیدعلاقه هاتون رو داد بزنیدبی هوا بگین که عزیزن...

سرگیجه گرفتیمحالمان بد شدمنزوی شدیمآدم گریز شدیمازبس دیدیم ا...

هوا سردهبلبل دنبال لونه میگردهدستات چقدر سردناین تن دورت بگر...

یه آدمک بی کستو مزرعه خشک پُر کَرکَساین آدمک یادمه عاشق بودا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط