بغضم به فریادم برس آرام ویران میشوم

بغضم به فریادم برس آرام ویران میشوم ...
در این سرای بی کسی هر روز نالان میشوم ..."

گفتم زمانی بگذرد دردم فروکش میکند ...
با هر ‌نسیم خاطره انگار طوفان میشوم ...."

کفر است بگویم ای خدا رسم خدایی این نبود ...
او زیر خاک سرد و من، زنده به گوران میشوم ..."

غربت ز هر دیوار و در صد حلقه بر در میزند ...
آخر شبی من بی خبر سر به بیابان میشوم ..."

تا کی کنم پنهان زخلق این گریه های تلخ را ...
هر شب شبیه ابرها پنهانی گریان میشوم ..."

آشوب میگیرد مرا وقتی کنارم نیستی ..
همچون سیه مویی ز باد هردم پریشان میشوم ..."

یاد تو در آغوش من آتش به جانم میزند ...
اشکم چه رقصی میکند وقتی که "باران" میشوم



@,,,,D
دیدگاه ها (۶)

دلخوشیمان شده گوشی حرفهایمان شده پستدلداریمان شده لایک نظرما...

ظاهرم قصر است. اما از درون، ویرانه اممن صدای خسته ی پروانه ا...

تکلیف من و عشق تو روشن شدنی نیسترفتن شدنی نیست و ماندن شدنی ...

شبی درعالم مستیزدم فریاد ازاین هستی!!که ای دنیا,به چه ارزی؟ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط