روزی که دل را، با جنون عشق لیلا آختم
روزی که دل را، با جنون عشق لیلا آختم
او "ج" اگر می گفت، جانم را به او می باختم
هر دفعه دل را، بر دل هر آب و دریایی زدم
تا آن که نرخ شادی معشوق را پرداختم
حتی " عمو زنجیر باف" قصه هایش میشدم
تا غصه اش را،، پشت کوه قاف می انداختم
جرات نمی کرد، هیچ اندوهی سراغ او رود
چون با کمی از خندهاش،بر هرچه غم میتاختم
افسوس من سطری از احساس کتاب او شدم
آنجا که من دنیای خود را با خیالش ساختم
بدتر از ان یارم شبیه حرف های خود نبود
چون منکه خود را بعد از او در آینه نشناختم
شاید منه بچه دهاتی لایق عشقش نبود
اما به پای او، بهای عمر را پرداختم
#علی_سلطانی_نژاد
او "ج" اگر می گفت، جانم را به او می باختم
هر دفعه دل را، بر دل هر آب و دریایی زدم
تا آن که نرخ شادی معشوق را پرداختم
حتی " عمو زنجیر باف" قصه هایش میشدم
تا غصه اش را،، پشت کوه قاف می انداختم
جرات نمی کرد، هیچ اندوهی سراغ او رود
چون با کمی از خندهاش،بر هرچه غم میتاختم
افسوس من سطری از احساس کتاب او شدم
آنجا که من دنیای خود را با خیالش ساختم
بدتر از ان یارم شبیه حرف های خود نبود
چون منکه خود را بعد از او در آینه نشناختم
شاید منه بچه دهاتی لایق عشقش نبود
اما به پای او، بهای عمر را پرداختم
#علی_سلطانی_نژاد
۲.۷k
۰۹ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.