زندگیه دیگه

زندگیه دیگه؛
گاهی خسته ت میکنه
خیلی خسته ت میکنه...

اونقد که دوس داری خودکارتو بزاری لای صفحاتش
یه مدت بری سراغ خودت.
هیچ کاری نکنی
با هیچکی حرف نزنی
حتی نفسم نکشی.

اما مشکل اینجاست بعد که برمیگردی
میبینی یه نفر خودکارو از لای کتاب زندگیت بیرون کشیده
و تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی.
گم میشی
و هیچی توو دنیا بدتر از این نیست که ندونی کجای زندگیتی...
دیدگاه ها (۴)

ای حنجره من بلندتر ,روشن تر بانگ بردار فضا را بشکاف ای صدا ا...

در تمنای غزل ، در پی تفسیرِ تو ام...مست با خاطرِ تو ، بسته ب...

من به تمام مسکن های دنیا بی اعتمادم تا وقتی لبخند کسی که دوس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط