معراج عاشقان

معراج عاشقان


این هفته یه روایت = ترک سیگار


دادستان جدید میخواست میخ را محکم بکوبد.
بروجردی کار داشت باهاش.
پشت در دادستانی معطلش کرده بود. 

گفتم « یه روایتی هست که میگه: اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرآنِ هرگاه فتنه‏ ها چون شب تار شما را احاطه نمود به قرآن روی آورید »
گفت: عجب چیز خوبی گفتی. بارک الله!

قرآن را باز کرد و خواند
من راه رفتم او خواند
بد و بی راه گفتم او خواند
گفتم بلند شو بریم او خواند

گفتم: سه ساعته فرماندهی عملیات کردستان را پشت در معطل کرده.
گفت: جوش نخور یه روایتی هست … شروع کرد همان روایت را برای خودم گفت.

گفت: بشین قرآن بخون
گفتم فکر میکنه کیه؟ ⇦ گفت قرآن بخون. 
عصبانی شده بودم گفتم: این یارو خیلی عوضیه باید کتکش زد باید یه بلایی سرش آورد. 
گفت: باباجون بیا بشین قرآن بخون!

ماجرا گذشت و دوباره دیدمش
گفت:« آقاجون دستت درد نکنه هر وقت ناراحت بودم می رفتم سراغ سیگار با اون روایت ترکش کردم .»

از زندگینامه شهید محمد بروجردی،کتاب یادگاران 12؛ انتشارات روایت فتح

تلنگر
در ثواب نشر؛ شریک باشید...
نشر مطالبمون باذکر لینک بلامانع است.
تلنگر http://line.me/ti/p/%40csf2547q
تلنگر http://line.me/ti/p/%40csf2547q
#شهدا
دیدگاه ها (۳)

بسم الله الرحمن الرحیم خطبه 119:مسئولیّت‏ه...

داستانی زیبا در مورد توفیق توبه و راهنمایی امام سجاد علیه ا...

دل خورشید محک داشت؟ نداشت!یا به او آینه شک داشت؟ نداشت!آسمان...

بـِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقیــن بمناس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط