📛 "برجاگ" 📛
📛 "برجاگ" 📛
🐺 گرگی به گله های گوسفند 🐑 🐏 مردم روستا حمله می کرد.
کدخدای روستا گفت با مذاکره با آقای گرگ مسئله رو حل می کند تا مردم گَله ی خود را بدون دغدغه حمله گرگ به چرا ببرند.
👤 کدخدا با آقای گرگ توافق کرد به شرطی که به گله گوسفندان در زمان چَرا حمله نکند؛ روزی یک گوسفند را داوطلبانه به او می دهند تا بدَرَد و بخورد،
😜 اسم توافق شد "برجاگ"😜
((برنامه روستا جهت امنیت گوسفندان!))
👨 👨 👧 👧 مردم روستا شاکی بودند که چرا باید روزی یک گوسفند بدهند؛
اما کدخدا می گفت
شما بی سوادید؛
با گرگ که نمیشه جنگید؛
باید از او امضا و تعهد بگیریم!
از روز بعد از "برجاگ"؛ علاوه بر روزی یک گوسفند اهدایی روستا به آقای گرگ؛ چند گوسفند دیگر از آغلها گم می شدند، همه شواهد 🐾 نشان میداد کار آقای گرگ است. وقتی مردم استخوانهای باقی مانده گوسفندان را برای کدخدا بردند ؛ کدخدا در جواب اعتراضات مردم گفت؛
😜 با روح "برجاگ" تضاد داره نه خودش؛😜
چون در زمان چرا نبوده نمیشه ایراد گرفت!
هر چه مردم گفتند 🗣 که طبیعت گرگ دریدن است؛ توافقی که گرگ امضا کند؛ جز قانونی شدن دریدن نیست؛ کدخدا قبول نکرد که نکرد. آخرین حرف کدخدا هم این بود:
😜 من به "برجاگ" خوشبینم، به آقای گرگ بدبینم!
...
...این بود که مردم تصمیم گرفتند بهار سال آینده کدخدا را عوض کنند👍
🌺 حداقل برای #یکنفر ارسال کنید🌺 👇
😓 😐 @khajvii😐 😓
🐺 گرگی به گله های گوسفند 🐑 🐏 مردم روستا حمله می کرد.
کدخدای روستا گفت با مذاکره با آقای گرگ مسئله رو حل می کند تا مردم گَله ی خود را بدون دغدغه حمله گرگ به چرا ببرند.
👤 کدخدا با آقای گرگ توافق کرد به شرطی که به گله گوسفندان در زمان چَرا حمله نکند؛ روزی یک گوسفند را داوطلبانه به او می دهند تا بدَرَد و بخورد،
😜 اسم توافق شد "برجاگ"😜
((برنامه روستا جهت امنیت گوسفندان!))
👨 👨 👧 👧 مردم روستا شاکی بودند که چرا باید روزی یک گوسفند بدهند؛
اما کدخدا می گفت
شما بی سوادید؛
با گرگ که نمیشه جنگید؛
باید از او امضا و تعهد بگیریم!
از روز بعد از "برجاگ"؛ علاوه بر روزی یک گوسفند اهدایی روستا به آقای گرگ؛ چند گوسفند دیگر از آغلها گم می شدند، همه شواهد 🐾 نشان میداد کار آقای گرگ است. وقتی مردم استخوانهای باقی مانده گوسفندان را برای کدخدا بردند ؛ کدخدا در جواب اعتراضات مردم گفت؛
😜 با روح "برجاگ" تضاد داره نه خودش؛😜
چون در زمان چرا نبوده نمیشه ایراد گرفت!
هر چه مردم گفتند 🗣 که طبیعت گرگ دریدن است؛ توافقی که گرگ امضا کند؛ جز قانونی شدن دریدن نیست؛ کدخدا قبول نکرد که نکرد. آخرین حرف کدخدا هم این بود:
😜 من به "برجاگ" خوشبینم، به آقای گرگ بدبینم!
...
...این بود که مردم تصمیم گرفتند بهار سال آینده کدخدا را عوض کنند👍
🌺 حداقل برای #یکنفر ارسال کنید🌺 👇
😓 😐 @khajvii😐 😓
۱.۸k
۰۸ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.