چه بلایی تو که از شوق خرامیدن تو

چه بلایی تو که از شوقِ خرامیدنِ تو‎
جاده چون رگ به تن خاک، تپیدن گیرد‎

#وحید_قزوینی
دیدگاه ها (۱)

روزها با فکر او دیوانه ام..شب بیشتر هر دو دلتنگ همیم.. اما م...

خلوتی داریم و حالی با خیالِ خویشتن... #شهریار

بوسه ات رابایدبا قهوه ام به هَم بزنم بیدار شو!من بدون دوست د...

من تو را حتی به لحظه هایی که با هم نبودیم، نشان داده بودم و ...

بوي موهات زير بارون ، بوي گندم زار نمناکبوي سبزه زار خيس ، ب...

تو تموم طول جاده......که افق برابرم بود......شوق تو راه توشه...

عاشق یاورم😭🛐 ولی داستان یاور...وای منه دیوونه بچه که بودم فک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط