ویو لیا
ویو لیا
که یهو ته یه تیر زد تو دستم و دستم رو باز کرد موهامومو گرفت واداخت تو اتاق خودش
لیا. جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
اییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
ته. خفه شو اشغال هر*زه تازه بدبختی هات
شروع شده
ویو لیا
از درد دستم بیهوش شدم و سیاهی
ته. هه نگاش کن دخترهی ی پروی هر*زه افناد و مرد
پرش زمانی به فردا
ویو لیا
با سردرد خیلی خیلی خیلی خیلی شدیدی از خواب بیدار شدم دستم باند شده بود دیگه دستم درد نمیکرد و بعد از۵دقیقه در مثل ترکیدن سگ باز شد اری ته بود البته اسم اصلی ته تهیونگه
ته. اووو میبینن هر*زه کوچولو از خواب بیدار شد
لیا. هق هق ولم کن چرا زور میگی؟!*گریه*
ته. فردا عروسیه*داد*
ته بدون هیچ حرفی رفت
پرش زمانی به فردا صبح
ویو لیا
هی خدا امشب عروسیه رفتم یه دوش گرفتم رو تین پوستی انجام دادم رفتم اراشگاه هم ارایش ساده ای کرد یه موهای قشنگی برام زدم*عکسارو میزارم* و امدم خونه ته هم همینتور نگاه ساعت کردم ساعت9شب بود دیگه سوار ماشین شدم و رسیدیم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرش زمانی به شب عروسی
به همه سلام کردیم
ویوته
من به لیا هم گفته بودم که یک خونه ی تقربا کوچیک برای بعد از عروسی گرفتم که تو او ن زندگی کنیم. رقصیدیم و عروسی تموم شد
پرش زمانی به فردا
ویو لیا
از خواب بیدار شدم رفتم تو حال ته رو کاناپل لم داده بود منم رفتم صبخونه درست کردم و صداش زدمصبحونه رو خوردیم. ورسید به ناهارناهار دوکبوکی درست کردم یادم افتاد نمک نریختم بابابی خیال رفتم رو میز داشتیم میخوریم که
ته. این چرا نمکنداره *اخرش با داد*
لیا. ب. بخ. شید*سرش پایین*
ته. ببخشم یا تنبیه*داد*
لیا. م. من معذر. ت میخوام*بعض*
ته. برا دفعه ی بعد میگم*عربده*
لیا....................... . .
ته. نه دلت تنبیه میخواد*از سر میز پاشد و موهای لیا رو گرفت و انداخت زمین*
ویو لیا
بعد از این کار با لگد افتاد باجونم
لیا. اخ.... ای. غلط کردم هق هق هق هق
ته. خفه شو اشغال
لیا.غلط کردن هق
اییییییییییییییییییییییییییییییییییییی غلط کردم
ته. خفه شو«ته کمربندشو در اورد و دوباره شروع کرد به زدنش»
لیل. جیغ جیغ جیغ جیغ جیغ اییییی کوه خوردم
ویو لیا ـ
هق هق همینجوری داشت میزد
لیا. اخ ایی بسه
و سیاهیییی
ویو ته
اوه اوه زیاده روی کردم بیخیال بابا همینجوری ولش کردم و رفتم رو کاناپل نشستم و گیم میزدم و.......
شرایط ندارید و لی خودتون برسونید
که یهو ته یه تیر زد تو دستم و دستم رو باز کرد موهامومو گرفت واداخت تو اتاق خودش
لیا. جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
اییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
ته. خفه شو اشغال هر*زه تازه بدبختی هات
شروع شده
ویو لیا
از درد دستم بیهوش شدم و سیاهی
ته. هه نگاش کن دخترهی ی پروی هر*زه افناد و مرد
پرش زمانی به فردا
ویو لیا
با سردرد خیلی خیلی خیلی خیلی شدیدی از خواب بیدار شدم دستم باند شده بود دیگه دستم درد نمیکرد و بعد از۵دقیقه در مثل ترکیدن سگ باز شد اری ته بود البته اسم اصلی ته تهیونگه
ته. اووو میبینن هر*زه کوچولو از خواب بیدار شد
لیا. هق هق ولم کن چرا زور میگی؟!*گریه*
ته. فردا عروسیه*داد*
ته بدون هیچ حرفی رفت
پرش زمانی به فردا صبح
ویو لیا
هی خدا امشب عروسیه رفتم یه دوش گرفتم رو تین پوستی انجام دادم رفتم اراشگاه هم ارایش ساده ای کرد یه موهای قشنگی برام زدم*عکسارو میزارم* و امدم خونه ته هم همینتور نگاه ساعت کردم ساعت9شب بود دیگه سوار ماشین شدم و رسیدیم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرش زمانی به شب عروسی
به همه سلام کردیم
ویوته
من به لیا هم گفته بودم که یک خونه ی تقربا کوچیک برای بعد از عروسی گرفتم که تو او ن زندگی کنیم. رقصیدیم و عروسی تموم شد
پرش زمانی به فردا
ویو لیا
از خواب بیدار شدم رفتم تو حال ته رو کاناپل لم داده بود منم رفتم صبخونه درست کردم و صداش زدمصبحونه رو خوردیم. ورسید به ناهارناهار دوکبوکی درست کردم یادم افتاد نمک نریختم بابابی خیال رفتم رو میز داشتیم میخوریم که
ته. این چرا نمکنداره *اخرش با داد*
لیا. ب. بخ. شید*سرش پایین*
ته. ببخشم یا تنبیه*داد*
لیا. م. من معذر. ت میخوام*بعض*
ته. برا دفعه ی بعد میگم*عربده*
لیا....................... . .
ته. نه دلت تنبیه میخواد*از سر میز پاشد و موهای لیا رو گرفت و انداخت زمین*
ویو لیا
بعد از این کار با لگد افتاد باجونم
لیا. اخ.... ای. غلط کردم هق هق هق هق
ته. خفه شو اشغال
لیا.غلط کردن هق
اییییییییییییییییییییییییییییییییییییی غلط کردم
ته. خفه شو«ته کمربندشو در اورد و دوباره شروع کرد به زدنش»
لیل. جیغ جیغ جیغ جیغ جیغ اییییی کوه خوردم
ویو لیا ـ
هق هق همینجوری داشت میزد
لیا. اخ ایی بسه
و سیاهیییی
ویو ته
اوه اوه زیاده روی کردم بیخیال بابا همینجوری ولش کردم و رفتم رو کاناپل نشستم و گیم میزدم و.......
شرایط ندارید و لی خودتون برسونید
۹.۸k
۱۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.